بعدی
like

تعبیر یک رویا،از لباس زیر فروشی تا قله تهیه کنندگی!

‏. ‏(‏۲۸-‏تیر-‏۱۳۹۸)

سینمای ایران را در بدترین وضع موجود در تاریخ خودش قرار داده اند.وقتی یک زیرپوش فروش می شود تهیه کننده سینمای ایران،انتظاری غیر از این می توان داشت؟!

آرت کافه-سیدرضااورنگ:سینما، هنر- صنعتی است فراگیر که با دیگر هنرها و فنون تفاوت دارد.هر رشته ای،چه فنی و چه هنری تخصص خاصی را لازم دارد.به دست آوردن این تخصص،هم از طریق آموزش است و هم کسب تجربه.به عنوان مثال شخصی که با فن مهندسی آشنایی ندارد،نمی تواند وظیفه یک مهندس تحصیلکرده را عهده دار شود،همان گونه که یک غیر پزشک نیز نمی تواند بیماران را معاینه کند. در عالم هنر هم تا حدی به این شکل است،اما نه مانند حرفه پزشکی و مهندسی.یک کارگردان تئاتر برای اینکه در کار و هنرش موفق باشد،باید شناخت کافی نسبت به هنر تئاتر را داشته باشد ،صاحبان هنرهای دیگر نیز از این قاعده پیروی می کنند.
سینما تفاوت آشکار با دیگر هنرها دارد.این عرصه جایی است که هر فردی با هر سواد و توانایی، احساس می کند می تواند در این حرفه موفق شود.بسیاری از افراد با توانایی و دانش گوناگون در فضای سینما به فعالیت مشغول بوده و هستند،از فرد بیسواد گرفته تا پزشک متخصص.
در سینمای آمریکا،اروپا و ایران،بسیاری وارد این حرفه شده اند که پیش از آن فقط آشنایی مختصری با این هنر داشتند،آن هم فقط به عنوان مخاطب.برخی از آنان در بخش های مختلف سینما،به خصوص تهیه کنندگی،کارگردانی و بازیگری موفق بوده و صاحب اسم و رسم شده اند.
در سینمای ایران،به ویژه بعد از انقلاب که همه چیز نوسازی می شد،بعضی افراد از کاسب گرفته تا سیاستمدار وارد حرفه تهیه کنندگی که اصلی ترین حرفه سینماست شدند.تعدادی از این تازه واردان به خاطر قرابت یا آشنایی با مدیران سیاسی و روسای تازه بر مسند نشسته سینما و هنر ایران،بدون سابقه قبلی وارد این حرفه شدند و کم کم عنان همه چیز را از اختیار همه کس،حتی مدیران سینمایی بیرون آوردند.امروز این افراد حاکم مطلق سینمای ایران هستند که سازمان سینمایی را هم در مشت خود دارند.
الان در سینمای ایران کسانی کارگردانی و تهیه کنندگی می کنند که پیش از این راننده تاکسی بوده یا کاسبی و کارگری می کردند.هیچ ایراد و مشکلی هم ندارد، هر کسی حق دارد استعداد و توانایی خود را در این عرصه محک بزند.مشکل اینجاست که اکثر این افراد با اینکه کارگردان و تهیه کننده سینما و تلویزیون شده اند،هنوز از تفکر گذشته و لمپنی خود دست بر نداشته اند!اما برخی نیز توانسته اند که تفکر و فرهنگ گذشته خویش را به واسطه حضور در سینما تغییر دهند،ولی تعداد زیادی نتوانسته و نمی توانند در خود و فرهنگ گذشته شان تغییر ایجاد کنند.جولان فیلمفارسی های بی کیفیت،سخیف و توهین آمیز در سالن های سینمای ایران،به خاطر وجود همین افرادی است که دچار تغییرات فکری و فرهنگی نشده اند.
وقتی فردی یک عمر لمپن بوده،بی شک آن را در کار خویش نیز دخیل می دهد.اگر سیاستمدار و هنرمند هم بشود،باز لمپن است و اندیشه اش پویایی ندارد.مطمئنا اگر این کارگردانان و تهیه کنندگان تفکر خود را عوض می کردند،این همه فیلم ضعیف و کثیف روی پرده سینما نبود.
یکی از این تهیه کنندگان که خود را امروز تافته ای جدابافته می داند و صاحب سینما نیز شده است،پیش از ورود به سینما در یک زیر پله لباس زیر زنانه می فروخت!وقتی سینما دچار تحول شد و کلاس ها بهم ریخت،این فرد توسط دوستان با نفوذش وارد سینما شد و در سن پایین اولین تهیه کنندگی خویش را تجربه کرد،بدون اینکه با سینمای ایران و جهان مختصر آشنایی داشته باشد!نتیجه اش همین می شود که سینمای ایران سال هاست با آن درگیر است.این فرد کاسب که در ابتدا با بودجه دولتی فیلم های فرهنگی تولید می کرد،سریع رنگ عوض کرده و با کپی فیلمفارسی های پیش از انقلاب،سینما را مسموم کرده و می کند!
امروز کسی جلودار این فروشنده زیرپله ای نیست!وی نه تنها خود را مالک سینمای ایران می داند،بلکه در خیال واهی،خویش را هنرمندی بی نظیر و کارشناسی بی بدیل نیز می انگارد!همگان را هم تشویق می کند تا مانند او فیلم بسازند.متاسفانه به خاطر بی کفایتی مسوولان سینمایی در دوره های مختلف،این فرد کاسب و تنی چند مانند او، زمام سینما را در اختیار گرفته و با راه اندازی باندهای مختلف، سینمای ایران را در بدترین وضع موجود در تاریخ خودش قرار داده اند.
وقتی یک زیرپوش فروش می شود تهیه کننده سینمای ایران،انتظاری غیر از این می توان داشت؟!این فرد شاید در شیرین ترین و دروغ ترین خواب هایش هم نمی دید،روزی از زیرپله به قله تهیه کنندگی سینمای ایران برسد،اما همه چیز دست به دست هم داد و این خواب غیر ممکن به واقعیتی شوم تبدیل شد!
بی فکری این فرد و امثال او ،حمایت ها و چشم پوشی مدیران وقت و بی وقت سازمان سینمایی، باعث شد تهیه کنندگان و کارگردانان صاحب اندیشه و با دانش سینمای ایران به حاشیه رانده شده و در کنج خانه روزگار به سر برند.


یادداشت سیدرضااورنگ  @nasrodinmolla هالیوود ایران آمریکا اروپا سازمان سینمایی