آرت کافه-سیدرضااورنگ:اجرای یک برنامه تلویزیونی، بسیار مشکل است و هر کسی نمیتواند از عهده آن برآید. برای برنامه تلویزیونی، مجری حکم قلب را دارد، اگر خوب کار نکند، کل برنامه از حرکت خواهد ایستاد. هنر اجرا، تکنیکهای خاصی را طلب میکند، برای همین استعداد، آموزش و تجربه سه فاکتور مهمی هستند که برای اجرا به کمک مجری میآیند. هر روز افراد جدیدی در کسوت مجری روی آنتن ظاهر میشوند، اما تعداد بسیار معدودی از آنان میتوانند در کارشان موفق باشند. کانالهای تلویزیونی در سراسر دنیا، چه دولتی و چه غیر دولتی، همیشه برنامههایی را تولید میکنند که برای ارتباط با مخاطب و رسیدن به اهداف خود، به مجریانی کار بلد و جذاب محتاج هستند. زیرا یک برنامه تلویزیونی، چه سیاسی، چه اجتماعی، چه هنری و غیره با یک مجری خوب بهتر میتواند موفق باشد و به هدف خود برسد.
یک مجری خوب بازیگری است که علاوه بر آشنایی با تکنیک اجرا، باید از فاکتورهای دیگری چون خلاقیت و بداههپردازی نیر برخوردار باشد. هر چند که مجریان نیز مانند بازیگران توسط کارگردانان هدایت میشوند، اما لحظههایی پیش میآید که مجری، مجبور است از تواناییهای دیگر خود مانند بداههگویی و بداههپردازی استفاده کند تا بتواند روند برنامه را حفظ کند. در جهان، مجریان معروفی پا به این عرصه گذاشتهاند که توانستهاند برای سالیان متمادی یک برنامه را روی آنتن حفظ کنند. نیاز به معرفی آنان نیست، چون این مطلب قرار نیست فقط به مجریان بپردازد.
در کشور ما نیز مجریانی پا به این عرصه گذاشتهاند که توانستهاند، کم و بیش موفق باشند، اما این موفقیت کوتاه مدت بوده است. موضوع اصلی این است که در سالها اخیر، مجریانی که در آشفته بازار کمبود مجری خوب و کار بلد، برای خود جای پایی پیدا کردهاند، پس از یک دوره کوتاه مجریگری، پا به عرصه کاملاً فنی و تخصصی تهیهکنندگی گذاشته و می گذارند. تهیهکنندگی رشتهای است که کارشناسان خود را میطلبد و هر کسی نمیتواند از عهده آن برآید. زیرا یک تهیهکننده حرفهای باید از فاکتورهای زیادی برخوردار باشد که مهمترین آن قدرت مدیریت و برنامهریزی است. در جهان کمتر اتفاق میافتد یک مجری تهیهکننده آن برنامه نیز باشد. در تلویزیون ایران نیز در گذشته چنین اتفاقی نیفتاده، اگر هم وجود داشته بسیار اندک بوده. در این چند سال متأسفانه تلویزیون یکی از بزرگترین اشتباههای خود را مرتکب شد و به برخی از مجریان اجازه داد تا تهیهکننده برنامه خود نیز باشند. تهیهکنندگی و مجریگری با هم نسبت دوغ و دوشاب را دارند! یک مجری خوب باید ۶ دانگ حواسش به اجرا باشد و در ارتباط مستقیم با تهیهکننده و مخاطب. به عبارتی یک مجری باید تمام توان خود را معطوف به اجرا کند، نه کارهای اجرایی برنامه. دغدغههای یک تهیهکننده با یک مجری کاملاً متفاوت است. یک مجری خوب و حرفهای که پیش مخاطب دارای وجهه است، هیچگاه خود را در دام تهیهکنندگی نمیاندازد. برای اینکه میداند تمام تواناییهای خود را باید برای جذب مخاطب به کار گرفته و در اختیار برنامه باشد. تلویزیون با میدان دادن به مجریان تهیهکننده، از کیفیت برنامهها کاست و به کمیت آن افزود. اشتباه تلویزیون باعث شد، حتی مجریان تازه به دوران رسیده نیز ادعای تهیهکنندگی کنند. کانالهای پرشمار و بی خاصیت تلویزیونی هم برای حفظ این مجریان، تن به خواسته آنان داد. در حال حاضر تهیهکنندگی تعداد زیادی از برنامههای صداوسیما در دست مجریان است، به خصوص دو برنامه پر سروصدا و خالی از محتوا. برای موفقیت در امر برنامهسازی، نباید مسؤولیتها را در هم آمیخت، به ویژه مجریگری و تهیهکنندگی را، زیرا اساس کار از دست میرود. مجریای که حواسش به حساب و کتاب، عوامل و بقیه مسائل برنامهسازی باشد، چگونه میتواند یک برنامه را درست اجرا کند؟ وقتی یک مجری تهیهکننده برنامه شد، خودآگاه یا ناخودآگاه سمت و سوی برنامه را به جهتی میبرد که به نفع اوست، نه برنامه. این یعنی ضربهای جبران ناپذیر بر پیکر برنامهسازی. تلویزیون متأسفانه در طول این سالها، گوش به تذکرات دلسوزانه نداد و با شدت رویه غلط خود را دنبال کرد. بعد از مدتها وقتی که مسؤولان تلویزیون متوجه شدند چه اشتباهی را مرتکب شدهاند، در یک اقدام دیر هنگام، دستورالعملی را صادر کردند مبنی بر ممنوعیت تهیهکنندگی مجریان،هرچند که تحقق نیافت و هنوز هم مجریان در عرصه تهیه کنندگی تلویزیون یکه تازی می کنند،حتی مجریان تازه پشت لب سبز شده! با این دستورالعمل های مقطعی و صوری،مشکل حل نشده و نخواهد شد.
چون همیشه بعضی از نظر کردهها و سفارش شده ها برای رد شدن از موج این دستورالعمل ها، زیرآبی رفته و می روند،البته با حمایت رییس و دیگر مدیران صداوسیما!