به گزارش آرت کافه، ابتدای نشست دکتر مسعود دلخواه رییس هیاتمدیره کانون کارگردانان خانه تئاتر از حضور چهرههایی که در این نشست شرکت داشتند تشکر کرد و گفت: مایل هستیم در دیگر نشستها نیز شاهد حضور مسوولان باشیم . امیدوار هستیم نتیجه این مباحث در سیاستگذاریهای هنری تأثیرگذار باشد. وی سپس نشست را با طرح سؤال در خصوص تعریف سازمان تئاتر آغاز کرد.
دکتر منتظری که در دهه ۶۰ مدیریت مرکز هنرهای نمایشی را بر عهده داشت در تعریف سازمان تئاتر گفت: در آن زمان ما با پژوهش در تمام نقاط کشور و بررسی مشکلات تئاتر و دستهبندی آنها به سه مسئله مهم دستیافتیم؛ تشکیلات، آموزش و بودجه. ما متوجه شدیم که باید در غالب این سه دسته تئاتر را احیا کرد. با دوندگیهای بسیار توانستیم ردیف بودجه برای تئاتر بگیریم. امکانات آموزشی برای تهیه فیلمهای آموزشی فراهم و گروهی از هنرمندان برای آموزش به شهرهای دیگر فرستاده شدند. طرح تشکیل سازمان تئاتر را هم تدوین کردیم و جلسات متعددی برای ایجاد آن گذاشته شد، اما متأسفانه عدهای مخالف آن بودند و تلاشهای ما به نتیجه نرسید و در نهایت توانستیم انجمن نمایش را ایجاد کنیم که فعالیتهای خوبی هم در آن صورت گرفت و بسیار هم موفق بود.
وی با تأکید بر اینکه سالهاست که از تئاتر دور است و آنچه میگوید با تکیه بر اطلاعات وی از تئاتر ۳۰ سال پیش است، توضیح داد: سازمان تئاتر جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر شرایط تئاتر آن زمان طراحی شد که به نتیجه هم نرسید، اما هنوز هم معتقدم که نجات تئاتر در تشکیل سازمانی مستقل است با همراهی و مشارکت مسوولان و هنرمندان.
کاراندیش، معاون توسعه و مدیریت و منابع ارشاد نیز در تعریف سازمان تئاتر گفت: نخست باید بدانیم که میخواهیم این سازمان دولتی باشد، شبهدولتی یا کاملاً خصوصی و وابسته به هنرمندان تئاتر؟ هماکنون در وزارت ارشاد در حال بررسی و دادن یک لایحه به مجلس در خصوص نظام صنفی هستیم. نظام صنفی هنر با دیگر نظامهای صنفی فرق دارد. هنر و فرهنگ باید کاملاً مستقل و آزاد باشد تا بتواند ایده و طرح بدهد و اگر به دولت وصل باشد، دولت در آن دخالت خواهد کرد. بنا براین نیازمند فرصت و مشارکت هنرمندان در تدوین این طرح هستیم تا این لایحه تبدیل به قانونی شود که تمام منافع اهالی تئاتر را در برگیرد.تجربه نشان داده که تشکیلات دولتی نمیتواند جوابگوی نیازهای اهالی فرهنگ و هنر باشد. سیاست دولت نیز بر توسعه تشکیلات دولتی نیست و در حال کاهش حجم حوزههای دولتی است، به نفع اهالی فرهنگ و هنر است که یک تشکیلات مستقل داشته باشند. هر کجا که دولت نقشی ایفا کرده نقش دولت پر رنگ میشود و آنچه مطلوب جامعه هنری است حاصل نخواهد شد. ما باید به سمتی برویم که نقش اصلی را خود اهالی فرهنگ و هنر ایفا کنند.
شهرام گیلآبادی، مدیرعامل خانه تئاتر نیز پیشنیاز تشکیل یک سازمان تئاتری را محیطشناسی و بررسی شرایط موجود خواند و گفت: دو نگاه در این رابطه وجود دارد؛ نخست منظر ساختار و تشکیلات اداری است و نگاه دوم که مترقیتر هم هست، این است که بگوییم سیستم، نظام به هم پیوستهای است که تمام اجزا روی همدیگر برای رسیدن به یک هدف کنش و واکنش دارند. اگر به با این نگاه به هدفمان نگاه کنیم، به اسناد بالادستی نیاز پیدا خواهیم کرد . متأسف هستم که بگویم اسناد بالادستی در بخش هنر بهشدت ضعیف هستند. توسعه نیاز به سندهای بالادستی دارد. اگر ما سند بالادستی داشته باشیم میتوانیم چه با نگاه خصوصی و چه دولتی، در جهت ارتقا حرکت کنیم. تنها دو مصوبه در شورای عالی انقلاب فرهنگی موجود است که متأسفانه هر دو سند نگاه شفافی به تئاتر ارائه نکردهاند.
او افزود: ما هیچگاه سعی نکردیم اسناد بالادستی درستی را تدوین کنیم و یا حتی به سمت جنگیدن برای تدوین آن برویم تا بستر توسعه فراهم شود. اگر بستر توسعه فراهم نشود هیچ کاری نمیتوان کرد.
سپس مدیرعامل خانه تئاتر به ارائه آماری پرداخت که خانه تئاتر به کمک مرکز هنرهای نمایشی آن را استخراج کرده است و گفت: ما نیاز به این آمارها داریم. این آمارها حتی اگر غلط هم باشند و نقد هم بر آن باشد، باید منتشر شود. آمارها به ما نشان میدهند که میتوانیم از پتانسیل عظیمی که در اختیار داریم برای رسیدن توسعه کشور بهره بگیریم. در غیر این صورت مجبور به اقتضایی برخورد کردن با شرایط خواهیم بود که نتیجه آن نیز سیاستهای بازدارنده و حصری خواهد بود که تجربه نشان داده تاکنون با آن بهجایی نرسیده و نخواهیم رسید. ما نیاز به تعریف به سیستم داریم. تعریف سیستم نیاز به چشمانداز دارد که بهواسطهی آن به تعریف اهداف، مأموریتها، سیاستها و بعد استراتژیها برسیم.
مرتضی کاظمی نیز در پاسخ به سؤال مطرحشده گفت: اگر از من بپرسید که سازمان چقدر مهم است میگویم نگرش و رویکرد ما خیلی مهمتر است. سینما سازمان پیدا کرد اما مشکلاتش حل نشد. پیش از سازمان و پیش از ساختار نگاه و رویکرد حاکمیت و دولت اهمیت دارد. باید رویکرد و نگاه حاکمیت به تئاتر اصلاح شود. از نگاه دولت و حاکمیت هنر ته جدول قرار دارد.سه رکن مهم در تئاتر باید در نظر گرفته شود: دولت، اهالی تئاتر و مردم. هرکدام از اینها را حذف کنیم کلیت تئاتر را حذف کردهایم. باید مکانیزم های بین این سه رکن را تعریف کنیم تا تئاتر کشور رشد پیدا کند
حسینی، معاون هنری ارشاد نیز سخن خود را با این پرسش آغاز کرد که «رویکرد خوب حاصل چه چیزی میتواند باشد؟» و گفت: برای یک رویکرد خوب شناسایی خوب لازم است و باید جغرافیای انسانی هنر را خوب بشناسیم. متأسفانه در سالهای پشت سر پیمایشی در این زمینه به عمل نیامده است. با داشتن یک آمار دقیق میتوان یک رویکرد واقعی داشت و بر اساس این رویکرد میتوانیم یک چشم انداز روشن و بر اساس چشم انداز می توان گامهای بعدی را پیش ببریم که یکی از آنها توجه به ساختار است که فکر میکنم اولویت چندم باشد.گفته میشود که اگر این ساختار دولتی باشد ناکارآمد خواهد بود، اما این ناکارآمدی به چه معنی است. پیش از هر چیز باید معنی ناکارآمدی را شناسایی کنیم. میتوان شکل نیافتن ساختار اقتصادی مردمنهاد، توزیع و توسعه نامتوازن از دلایل این ناکارآمد خواند که در نهایت موجب نارضایتی ساکنان آن جغرافیای فرهنگی میشود.
در ادامه نشست، منتظری در پاسخ به این سؤال مسعود دلخواه که آیا برای رسیدن به یک سازمان تئاتر نیاز به چشمانداز داریم و در این میان سهم صنف و دولت چگونه باید باشد؟ گفت: چگونه است که برای تشکیل سازمان تئاتر نیاز به چشمانداز داریم، اما سازمان سینمایی سریع و بدون نیاز به چشمانداز تشکیل شد؟ اعتقادم بر این است که اول سازمان تئاتر را تشکیل دهند و بعدمی توان نشست و برایش چشمانداز ترسیم کرد.
وی افزود: من با چشمانداز و سیاستگذاری مخالف نیستم ،حتی در آن زمان پیمایش میدانی بسیار وسیعی هم انجام دادیم که نتایج آن در کتاب «توسعه تحول تئاتر» به چاپ رسیده است، اما متأسفانه تا به تئاتر میرسد این حرفها زده میشود.
دلخواه نیز در ادامه گفت: ما سالهاست که از پراکندگی نتایج رنج میبریم و عدم یگانگی در اهداف و تشتت در سیاستگذاریها و سیاستهای موازی و عدم ارتباط لازم با نهادهای فرهنگی عدم تحقق به اهداف تئاتر را دامن زده است.
ایرج راد، رییس هیاتمدیره خانه تئاتر هم گفت: طی این سالها ما فعالیتهای بیشماری کردیم، اما چون قانونی وجود نداشت تمام آنها بینتیجه ماند، حتی به شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیوان عدالت اداری هم شکایت کردیم، اما متوجه شدیم که تا قانون وجود نداشته باشد به هیچ نتیجهای نخواهیم رسید.
سپس راد در خصوص تشکیل لایحه نظام صنفی اشاره کرد که در همین رابطه در جلسات متعددی در وزارت ارشاد شرکت کرده است و افزود: اگر این لایحه به نتیجه برسد بسیاری از مشکلات بهخصوص امنیت شغلی هنرمندان تئاتر نیز تضمین خواهد شد.
پس از آن گیلآبادی بهطور مختصر به آنچه برای رسیدن به یک انسجام در تئاتر نیاز است اشاره کرد. او نگاه دولتی را محکوم به شکست دانست و گفت: حمایت دولتی باید دارای یک مکانیزم باشد.اگر اصل ۴۴ قانون اساسی رعایت میشد دولت تصدی گری را رها میکرد. هر کجا بودجه کم میآید از بودجه فرهنگ و هنر کم میکنند. راه نجات در این است که به صنوف و به مردم قدرت بدهیم و در فضای هنر و تئاتر، فضایی دمکراتیک ایجاد کنیم.
در پایان نیز کارشناسان در پاسخ به این سؤال که سازمان تئاتر، آری یا نه؟ پاسخ مثبت دادند.