
مرجان فولادوند که علاوه بر انتشار آثار متعدد برای کودکانونوجوانان سردبیر دو نشریه پرتیراژ کودکان نیز بوده در بررسی وضعیت این ادبیات معتقد است : دهه ۷۰ شمسی زمان توجه همهجانبه به ادبیات فانتزی بوده است.
وی گفت: بخشی از این اقبال به اقتضای مخاطب و کودکانگی جهان رنگین و هیجانانگیز فانتزی مرتبط است و بخش دیگر آن به شرایط تاریخی و اجتماعی جامعهی پس از جنگ برمیگردد که مشتاقانه در پی دور شدن از فضاهای جدی و تجربه بازیگوشی و هیجان است.
نویسنده کتاب «ژینژانبر، مرغ نوروزی» افزود: دلیل دیگر این اشتیاق سلطهی افراطی واقعگرایی در دهههای چهل، پنجاه و شصت بر ادبیات کودکونوجوان است.
فولادوند گفت: هر چند این اقبال به ادبیات فانتزی ضروری بوده و به متعادلشدن فضا کمک کرده است، اما نویسندگان در سالهای اخیر به شکلی افراطی به آن پرداخته و از ادبیات رئالیستی غافل شدهاند. خالق کتاب «من و یک گلدان خالی» در این رابطه توضیح داد: ادبیات رئالیستی فرصتی است که بچهها با مسئله روبهرو شوند، مهارت حل مسئله پیدا کنند و صدای دیگر طبقات اجتماعی، اقلیتهای قومی و فرهنگی و جنسیتهای دیگر را بشنوند.
نویسنده کتاب بازنویسیشده «طوطی و بازرگان» با اشاره به اینکه در سالهای اخیر صداهای متفاوت در ادبیات ما بسیار کم بوده است توضیح داد: حتی در حوزه ادبیات فانتزی هم کمتر چندصدایی میبینیم و بچهها امکان رویارویی با جهانهای تجربهنشده را پیدا نمیکنند. مهاجران، مشکلات اجتماعی و فردی و اتفاقهایی که در فضاهایی چون مدرسه و شهر میافتد کمتر در ادبیات کودکونوجوان ما بازتاب پیدا کردهاند.
نویسنده «به هایهای خندیدن» درعینحال افزود: این شاید قابلتوجه باشد که ما فقدان صدای بچههای قشر مرفه را به همان اندازهی فقدان صدای بچههای مهاجر یا کودکان کار در ادبیاتمان داریم. به هر حال آنها نیز بخشی از کودکان ما هستند، بخشی از جهان ما که مخاطب باید امکان شنیدن صدایشان را داشته باشد.
فولادوند گفت:مسئله دیگر ادبیات کودکونوجوان این است که نویسندهها همچنان از کودکی خود مینویسند، نه از جهان بچههای امروز و حتی نویسندگان جوان هم به دوران کودکی خود در دههی شصت میپردازند.
او افزایش فاصله بین نسلها به واسطه تحولات اجتماعی و رسانهای را تشدید کننده این فاصله میداند و توضیح داد: نویسندگان باید به این گذر زمان و همچنین این نکته که بچهها نوستالژی چندانی ندارد توجه کنند. بچهها متعلق به آیندهاند و رویشان به گذشته نیست، روایت فضاها و مسائل گذشته را تنها در صورت جذابیت روایت و گنجاندن مسائل امروز بچهها در آن موفق میداند.
خالق کتاب «ماه مهربان» گفت: نویسندگان کودکونوجوان باید ذهنشان را از مونولوگ دایم با خود رها کنند.: شاید این موضوع به عنصر فرهنگی ما برگردد، ولی رابطه ما با جهان و همینطور با بچهها رابطهای یکسویه و بر مبنای تسلط و قدرت است.
فولادوند با ذکر اینکه اصلاح این ساختار کار دشواری است توضیح داد: نویسندهها باید تمرین شنیدن کنند. او با اشاره به اینکه درحالحاضر ارتباط نویسندگان با مخاطبان کودکونوجوان بیشتر شده معتقد است که تغییر در این نگاه یکسویه تغییری ساختاری است و نویسندگان باید ابتدا از چهارچوب امن باورهای پذیرفته شدهی خود بیرون بزنند.
مؤلف کتاب بازنویسیشده «نقاشان چینی و رومی» این مهارت تفکر را نوعی از آزادگی دانست که با تمرین به دست میآید و افزود: ما باید از موضع حق مطلق خود پایین بیاییم و به این فکر کنیم که میتوان در حرفها و تضادهای دیگر هم حقیقت را جستوجو کرد.
این پژوهشگر ادبی با بیان اینکه ما دچار دوگانهانگاری هستیم گفت: تفکر ما همچنان تفکری اساطیری و مبتنی بر خیر و شر است. ما اصولاً خودمان را در سویه خوب میبینیم و به خاطر همین نیازی به شنیدن صداهای دیگر احساس نمیکنیم و حتی از آن میترسیم، چراکه ممکن است جایگاه قدرت و تسلط ما را بر اوضاع کمرنگ کند.
فولادوند با اشاره به ورود ابزارهای دیجیتال و در دسترس بودن رسانههای مختلف برای عموم یادآور شد: تکصدایی همیشگی در تاریخ بشر در حال تغییر است. در گذشته افراد باید به جایگاه خاصی میرسیدند تا به رسانه عمومی چون کتاب و تلویزیون دسترسی پیدا کند؛ اما امروزه هر کس میتواند هر آنچه میخواهد را در قالبهای نوشتاری، صوتی یا تصویری منتشر کند.
این نویسنده با بیان اینکه این شرایط هم فرصت و هم تهدید است توضیح داد: البته آشفتهبازاری شکل میگیرد که در آن هر کسی با هر میزان از دانش، نوع تفکر و حتی هر میزان از سلامت روان میتواند صدای خود را بلند کند؛ ولی در عینحال نباید ترسید چراکه فراهمشدن فرصت چندصدایی بسیار مهمتر است.
فولادوند گفت:در این شرایط آن کسی که همچنان خیال میکند صدای مسلط است و به واسطه اینکه کتابش طی روندی رسمی تولید شده از اقبال و تضمین بیشتری برخوردار است، پس میتواند از موضع حق مطلق با مخاطب نوجوانش حرف بزند، به احتمال بسیار شکست خواهند خورد. ما ناچاریم یاد بگیریم صداهای دیگر را بشنویم و بپذیریم که به عنوان نویسنده باید بستر خوبی برای شنیدن حرفها و صداهای متفاوت فراهم کنیم.
وی در پایان توصیه کرد: نباید از تنوع صداها، هر چند ناساز، ترسید؛ زیرا در این بازار آنکه خوشآهنگتر است و صدای بهتری برای بیان حرف آدمهای بیشتری دارد سر انجام بهتر شنیده خواهد شد.
ویژهبرنامههای هفته ملی کودک از ۱۴ تا ۲۰ مهر ۱۳۹۷ در تهران به میزبانی مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون واقع در خیابان حجاب و همچنین مراکز فرهنگی هنری سراسر کشور برگزار خواهد شد.