آرت کافه-سیدرضااورنگ:ادبیات فارسی از غنیترین ادبیات جهان است که به قدمت و قدرت آن همه اذعان داشته و خواهند داشت. عرصه ادبیات ایران هیچ گاه از ادیب خالی نبوده و در هر عصر، استادانی مسلم پرچم همیشه افراشته ادبیات ایران زمین را در دست گرفته و نگذاشتهاند دمی از اهتزاز بیفتد. تاریخ ادبیات ایران آن قدر ادیب بیرقیب داشته که بردن نام آنان تکرار مکررات است. در دوره معاصر نیز استادانی بیبدیل و عاشقانی بینظیر، ادبیات فارسی را نه تنها محافظت کرده، بلکه با پرورش شاگردانی کوشا و دانا بزرگترین خدمت را به ادبیات ایران زمین کردند. بزرگانی نظیر: جلال الدین همایی، بدیع الزمان فروزان فر، محمدتقی بهار، محمد معین، پرویز ناتل خانلری، عبدالعظیم قریب، علی اکبر دهخدا و چندین و چند استاد بی همتای دیگر که تاریخ ادبیات فارسی و فرهنگ و هنر ایران زمین هماره مدیون آنان خواهد بود، هر چند که این استادان مسلم، هرگز در اندیشه این نبودند که منتی بر سر کسی بگذارند، بلکه کوشش خود را ادای دینی برای وطن میدانستند.
شاگردان این استادان بیبدیل، به استادانی صاحب سبک بدل شدند که تا سالهای سال از ادبیات پارسی امانتداری کردند. با درگذشت استادان تاثیرگذار ادبیات فارسی که همچنان ادامه دارد، کمکم عرصه ادبیات دارد از بزرگان خالی میشود. امروز، فقط تعدادی انگشت شمار، از شمار استادان ادب باقی ماندهاند. معلوم نیست خدای ناکرده با فوت ادیبان انگشت شمار، چه کسی پرچم ادبیات فارسی را در اهتزاز نگه خواهد داشت.
ادیبان در گذشته و شاگردانشان، هیچ گاه از پای ننشسته و با تمام توان به تحقیق، تالیف و آموزش پرداختند تا عرصه ادبیات ایران خالی از ادیب نباشد. امروز، آن شور و شوق و تلاش در دانشجویان ادبیات و فرهنگ کشور دیده نمیشود. این زنگ خطری است که به صدا در آمده. اگر به این اخطار توجه نشود، ادبیات ایران زمین رو به قهقرا رفته و یا حداقل زمینگیر خواهد شد که این فاجعهای عظیم خواهد بود.
در قرن بیست و یکم، جهان از لحاظ پیشرفت قابل مقایسه با گذشته نیست. امروزه در شبکهها و کانالهای مختلف اینترنت، به طرفه العینی میتوان آنچه را که برای تحقیق نیاز است به دست آورد. کتابخانههای الکترونیکی در همه جای جهان ،به ویژه ایران راه اندازی شده که منبعی جامع و سریع هستند برای به دست آوردن اطلاعات. در شبکههای مختلف اینترنتی، میتوان به آسانی تبادل اطلاعات کرد و صدها امکانات در دسترس دیگر، اما نسل جدید، دانش نسلهای گذشته را ندارد، چرا؟ با این همه امکانات چه اتفاقی افتاده که صاحبنامی از میان این همه فارغ التحصیل فرهنگ و ادبیات سر بر نمیآورد؟!
زمانی نه چندان دور، حداقل دهها ادیب، نویسنده و مترجم شاخص داشتیم که آوازه شهرتشان همه جا پیچیده بود. این نشان دهنده این است که سیستم آموزشی کشور، به خصوص در حوزه فرهنگ و ادب مشکل دارد. مشکل دیگر در نحوه تدریس برخی استادان است. مهمترین دلیل شاید این باشد که دانشجویان مدرک گرا شده و تن به تحقیق و کارهای سخت نمیدهند. مشکل هر چه میخواهد باشد، مهم این است که این مشکل باید رفع شود، اگر نشود فاجعه بسیار نزدیک خواهد بود. اگر فکری نشود، دیر نباشد که عرصه ادب از ادیب خالی ماند.