بعدی
like

دانشگاه جامع علمی-کاربردی؛روزنه امیدی که غار ناامیدی شد!

‏. ‏(‏۴-‏مرداد-‏۱۳۹۸)

دانشگاه جامع علمی-کاربردی،در آغاز روزنه امیدی بود برای هنرجویان هنر و علم،اما اکنون به غار سیاه ناامیدی تبدیل شده است!

آرت کافه-سیدرضااورنگ:هرچند هنر پدیده ای ذاتی است که در روح و روان آدمی جاری و ساری است،اما افراد با استعداد برای رسیدن به موفقیت و بالا بردن جایگاه هنری خویش،باید نزد بزرگان فن و استادان کارکشته آموزش ببینند.در گذشته این آموزش زانو به زانو بود و امروز در محیط دانشگاه ها و آموزشگاه های هنری این اتفاق می افتد.
در ایران نیز تعداد زیادی دانشگاه های دولتی و آموزشگاه های هنری به آموزش هنر مشغول هستند.در گذشته ای نه چندان دور،دانشگاه ها استعدادهای درخشانی را آموزش و به جامعه هنری تحویل می دادند،اما امروز این اتفاق کمتر می افتد،زیرا مدرک گرایی بر یادگیری هنر سایه سنگین انداخته است!
در حال حاضر ریاست و مدیریت اکثر دانشگاه های هنری کشور را کسانی در اختیار دارند که عاشق هنر نبوده و تعصبی به آن ندارند.تنها مدرکی کاغذی با عنوان دکترا و کارشناسی ارشد در دست دارند که اغلب این مدارک نیز عنوان پژوهش هنر را با خود یدک می کشند!
کسی با گرفتن مدرک و کسب دانش مخالف نیست،اما ملاک قرار گرفتن آن برای هنرمند بودن و ارزیابی هنر جای اشکال دارد.اکثر بزرگان عرصه هنر در ایران و جهان،از گذشته های دور تا کنون مدارک عالی دانشگاهی نداشته و ندارند.در عرصه علم نیز چنین بوده است،آیا توماس ادیسون بزرگ که اختراعاتش پیشرفت سریع علم و صنعت را باعث شد،مدرک دکترا یا کارشناسی ارشد داشت؟ادیسون و امثال او دانش و علم در وجودشان غلیان می کرد و آنان این علوم را از درون به بیرون انتقال دادند.
پدیده هنر را نمی توان با مدارک کاغذی که نمره ای پای آن است و مهر تاییدی زیر آن سنجید.هنر را نمی توان در مراکز دانشگاهی و آموزشی یاد داد،بلکه فقط می توان استعداد ها را کشف و پرورش داد.این کار نیز فقط از عهده کسانی بر می آید که صاحب نظر باشند،نه مدرک به دست.
وزارت فرهنگ و آموزش عالی که اکنون وزارت علوم، تحقیقات و فناوری خوانده می شود.مدت هاست که در آموزش هنر،به ویژه سینما به خاطر نداشتن مدیران و روسای هنرمند و با دانش،نه تنها درجا زده است،بلکه به سوی قهقرا می رود.وزرای این وزارتخانه مهم نیز اهمیتی به این موضوع نداده و نمی دهند.بنابراین با پیشنهاد نزدیکان خود،بدون تحقیق و نظرسنجی از اهالی سینما و هنر افرادی را به ریاست این دانشکده ها می گمارند که نه توان مدیریتی دارند و نه با سینما و هنر آن گونه که باید آشنا هستند.با جرات می توان گفت در حال حاضر روسای این دانشکده ها فقط مدرکی کاغذی با عنوان پژوهش هنر در کف دارند و بس!
سینما هنری خاص است که استادان ویژه و کارکشته ای را برای آموزش به جوانان و علاقه مندان می طلبد.هر فارغ التحصیلی نمی تواند به مقام معلمی رسیده و به عنوان استاد در کلاس حاضر شود.تنها کسانی می توانند که این هنر را درک کرده و در آن به فعالیت پرداخته باشند.برخی از این افراد مدرک عالی ندارند،اما دانش فراوانی در این عرصه دارند.بعضی نیز جوانانی تحصیل کرده اند که دارای تجربه عملی نیز هستند.این دو گروه می توانند آموزش های درست و کاربردی را به هنرجویان بدهند،نه آنانی که با حفظ کردن چند جزوه و کتاب مدرک گرفته اند.
دانشگاه جامع علمی-کاربردی وقتی راه اندازی شد،ادعا داشت که می خواهد به صورت کاربردی هنر را به هنرجویان آموزش دهد،اما این ادعایی واهی بود که خیلی زودی آشکار شد این مرکز نیز دنبال مدرک گرایی و کسب پول است.امروز اکثر قریب به اتفاق مراکز علمی-کاربردی فقط به دنبال خالی کردن جیب هنرجویان هستند و دغدغه ای برای ارتقای هنر نداشته و ندارند!برای همین است که مدام سطح کیفی این مراکز نزول دارد.
اغلب روسای دانشگاه جامع علمی-کاربردی و مراکز آن،فاقد دانش لازم و تجربه واجب در عرصه هنر هستند.به جرات می توان گفت اطلاعات سینمایی رییس این دانشگاه و معاونان ریز و درشتش بسیار اندک و محدود است.این از عملکردشان کاملا مشخص است.
مدتی خبرگان سینما که عمری در این عرصه فعالیت می کردند را جذب این دانشگاه کردند تا هنرجویان را به صورت کاربردی آموزش دهند،اما امروز رییس دانشگاه و مشاورانش در صدد حذف این استادان کارکشته هستند که بسیار برای این دانشگاه زحمت کشیده اند.برای همین با این افراد شریف محترمانه رفتار نکرده و گاهی بی ادبی پیشه می کنند تا این استادان عطای کار را به لقایش ببخشند و بروند که بسیاری رفته اند.می خواهند کسانی را جایگزین آنان کنند که تنها یک مدرک کاغذی به کف دارند.
کجای دنیا خبرگان هنر و سینمایش که موی سفید کرده این عرصه هستند را برای مصاحبه ساعت ها معطل کرده و با بی احترامی با آنان برخورد می کنند؟!نه حرمت مقام معلمی را رعایت می کنند و نه احترام موی سفید آنان را!کجای دنیا برای مصاحبه با استادان فیلمنامه نویسی،کارگردانی و تدوین، دو عکاس را انتخاب می کنند؟!این کار غیر از توهین و بی ادبی چه چیز دیگری می تواند باشد؟
این رفتارهای توهین آمیز فقط با استادان خبره انجام نمی شود،بلکه با استادان جوان تر که هم تجربه عملی دارند و هم مدرک تحصیلی نیز چنین رفتار می شود.کلا نیت پلیدشان این است که استادان کاربلد را از مراکز این دانشگاه فراری داده و کارنابلدها را جایگزین کنند.
رییس بی دانش و بی کفایت دانشگاه جامع علمی-کاربردی بداند که مدیران زیر دستش با همدستی رییس یک دانشکده سینمایی دولتی می خواهند تیشه به ریشه این دانشگاه بزنند و او نیز دانسته یا ندانسته دارد از این کودتاگران حمایت می کند!نیت این رییس دانشکده دولتی که متاسفانه به عنوان مشاور امین دانشگاه جامع علمی-کاربردی در زمینه سینما فعالیت می کند تارومار کردن استادان کارکشته است تا فارغ التحصیلان دانشکده خود را جایگزین آنان کند!
برای سست کردن پایه های مراکز دانشگاهی اول سراغ معلمان کاربلد و کارکشته می روند،زیرا ستون محکم این مراکز هستند.ستون را که بیندازند،عمارت نیز ویران می شود!
رییس دانشگاه جامع علمی-کاربردی، چشمان تان را باز کنید و ببینید در مکانی که ریاست آن را بر عهده دارید چه فجایعی در حال انجام است.شما حتی از اتفاقاتی که در چند سانتی متری تان رخ می دهد نیز بی خبر هستید یا خود را به تجاهل زده اید،در هر دو صورت نشان دهنده این است که لیاقت ریاست بر این مرکز را ندارید!
تا دیر نشده به خود بیایید و مقابل کودتاگران بایستید،اگر چنین نکنید دیگر دانشگاه جامعی وجود نخواهد داشت که بر آن حکومت کنید و جولان دهید.
دانشگاه جامع علمی-کاربردی،در آغاز روزنه امیدی بود برای هنرجویان هنر و علم،اما اکنون به غار سیاه ناامیدی تبدیل شده است!


یادداشت سیدرضااورنگ دانشگاه جامع علمی کاربردی سینما هنر هنرمند کودتا

@nasrodinmolla