آرت کافه-سیدرضا اورنگ:برای ساخت فیلم داستانی، احتیاج به نوشته ای به نام فیلمنامه است تا بر اساس آن فیلم ساخته شود. بدون فیلمنامه ای دقیق و کامل، فیلم داستانی وجود خارجی نخواهد داشت. فیلمنامه نویس خالق اثر است که فیلمنامه از ذهن او روی کاغذ آمده است.
فیلمنامه نویسی که با فنون این هنر آشنا باشد، می داند چگونه بنویسد تا فیلمی قابل قبول از فیلمنامه نوشته شده پدید آید. این فیلمنامه نویس است که داستان را تعریف و شخصیت ها را معرفی می کند. فیلمنامه، حاصل تلاش، قریحه و تخیل فیلمنامه نویس است. کارگردان خالق فیلمنامه نیست، بلکه تفسیر کننده آن است. وظیفه اصلی کارگردان به تصویر در آوردن فیلمنامه است و بس. هنر کارگردان هدایت گروه سازنده و استفاده از توانایی اش برای ساخت هر چه بهتر فیلم است. قدرت تخیل یک فیلمنامه نویس با کارگردان متفاوت است. کارگردانان بسیاری بوده و هستند که فیلمنامه را هم خودشان نوشته و می نویسند، اما حرفه ای ها با ذهن یک فیلمنامه نویس آن را می نگارند، نه یک کارگردان. زیرا دنیای فیلمنامه نویسی با کارگردانی فرق دارد. اگر فیلمسازی بخواهد با ذهن یک کارگردان فیلمنامه بنویسد، بی شک اثر خوبی از کار در نخواهد آمد، زیرا تخیل و ذهنیت یک فیلمنامه نویس در آن ساری و جاری نیست. فیلمنامه نویس حرفه ای می داند چگونه قصه را روایت، شخصیت ها را پرداخته کرده و صحنه را توصیف کند. کارگردانانی که دید یک فیلمنامه نویس را ندارند، به خاطر اینکه همه چیز را به صورت دکوپاژ شده در ذهن خود می سازند، نمی توانند چارچوب فیلمنامه را خوب طراحی کرده و از ریزه کاری ها غافل می شوند. کارگردانان حرفه ای و بزرگی که فیلمنامه نویس نیز هستند، تا آنجا که ممکن است سعی می کنند فیلمنامه را مستقل از فضای کارگردانی بنویسند.
کارگردانانی که نویسنده فیلمنامه نیستند، فقط می توانند حدود ۲۵ درصد آن را بدون نظر نویسنده تغییر دهند. برای تغییر در فیلمنامه، کارگردانان بهتر است نظرات خود را به فیلمنامه نویس منتقل کنند تا او این تغییرات را اعمال کند. یک فیلمنامه نویس حرفه ای، این را می داند که تعیین زاویه دوربین به عهده کارگردان است، زیرا مفسر اثر اوست. برای همین اکثر حرفه ای ها از آوردن زوایای دوربین در فیلمنامه خودداری می کنند. متاسفانه برخی از کارگردانانی که فیلمنامه پروژه را نیز می نویسند، چون با ذهن یک فیلمساز دست به قلم می برند، خواسته یا ناخواسته زاویه های دوربین را هم مشخص می کنند. این مورد باعث شده فیلمنامه نویسان تازه کار از این رویه تقلید کنند که اشتباه است. فیلمنامه نویس باید تنها مواردی که به عهده اوست را در فیلمنامه بیاورد و در کار کارگردان که تفسیر کننده فیلمنامه است دخالتی نکند. فیلمنامه نویس جای تعیین زاویه دوربین باید جهت ها را ذکر کند. فیلمنامه نویس حرفه ای، توصیف صحنه و شخصیت را تا آنجا که لازم است در فیلمنامه می آورد، اما کسی که با ذهن کارگردانی می نویسد، این مهم را انجام نمی دهد، زیرا همه چیز را به صورت دکوپاژ شده می بیند. اگر توصیف صحنه کامل نباشد، گروه سازنده و تولید دچار مشکل می شوند. فیلمنامه به کمک همه عوامل می آید، از تهیه کننده و کارگردان گرفته تا فیلمبردار و گریمور. وقتی توصیف صحنه و شخصیت در فیلمنامه کامل باشد، گروه سازنده و تولید، از آن به عنوان نقشه راه بهره می برند تا کارشان کامل تر و بهتر شود. از قدیم نیز گفته اند: «هر که را از بهر کاری در جهان آورده اند». اشکال کار برخی از گروه های فیلمسازی، به خصوص در ایران، این است که وظایف به درستی تعریف نشده و هر کسی به خود اجازه می دهد در کار دیگران سرک بکشد. اگر جایگاه هر کس مشخص شود، مطمئنا اثر تولید شده شکل بهتر و حرفه ای تری پیدا خواهد کرد. فیلمنامه نویس و کارگردان نیز هر کدام باید در جایگاهی که متعلق به آنان است قرار بگیرند، اگر چنین شود اشکالی در تولید فیلم ها پیش نخواهد آمد.
متاسفانه در سینمای ایران هر کسی به خود جرات می دهد در کار دیگران دخالت کند.این موضوع به فیلم ها و سریال های ایرانی آسیب زده و می زند.