به گزارش آرت کافه، جانفرانکو پانونه درخصوص سفر به تهران گفت: بار اول است که به ایران میآیم. تا به حال تهران را ندیده بودم، ولی از طریق دوستم بابک کریمی رابطهای دیرینه با ایران و سینمای آن دارم. از همین طریق با سینمای ایران و آقای کیارستمی آشنا شدم. همچنین زمانی که در دانشگاه رم تدریس میکردم، چند دانشجوی ایرانی هم داشتم. باید بگویم با این که تاکنون در ایران نبودم ولی ایران را خوب میشناسم. فرهنگ، سینما و موسیقی ایران را بسیار دوست دارم. با دعوت جشنواره سینماحقیقت به ایران آمدم. خوشحالم که با آخرین فیلمم در این جا حضور دارم و میتوانم با مردم ایران دربارهی فیلم مستند گفتوگو کنم.
وی درباره فیلمش «دنیای زا» توضیح داد: این فیلم از شخصیت چزاره زاواتینی شروع میشود ،ولی به طور کلی درباره او نیست. از زاواتینی به دنیایی که بستر فرهنگی او است وارد شدم؛ یعنی دهی در شمال ایتالیا که او در آنجا به دنیا آمده بود. لوتزارا شهرستانی با دنیای کشاورزی بود که جنبشهای هنری زیادی در آن آغاز شد و این شهر پُر از نقاش، شاعر و انقلابی شد. زاواتینی هم یک شخصیت انقلابی بود. او یکی از پیشگامان نئورئالیسم ایتالیا بود. نئورئالیسم به دلیل این که برای انسان و زندگی روزمره مرکزیت قائل شد، بسیار به سینمای جهان انرژی داد. این دقیقاً همان چسبی است که سینمای نئورئالیسم ایتالیا و سینمای ایران را به هم وصل میکند.
پانونه ادامه داد: آنچه که در فیلمم تعریف میکنم، یک دهکده و گذشته و آینده آن است. فیلم را با جمله جالبی که زاواتینی مدام آن را تکرار میکرد، آغاز کردیم. او میگفت: «اگر واقعیت را با نگاه دقیق و عاشقانه نگاه کنیم، میتواند حتی فراتر از تخیل و فانتزی برود.» من به شهرستان لوتزارا رفتم و سعی کردم نشانههایی را که از زاوانیتی مانده بود دنبال کنم. منتظرم ببینم که تماشاگرهای اینجا چه میگویند و از طریق آنها بفهمم که به آنچه میخواستم رسیدم یا نه. چیزی که من میخواهم با این فیلم بیرون بکشم، نگاه پر از توجه و عشقی بود که زاواتینی به دنیای پیرامون داشت. با اینکه او فیلمنامه داستانی مینوشت، نگاه و دغدغهای واقعگرایانه داشت که بیشتر به مستند نزدیک میشد. برای زاوانیتی چهره یک دهقان بسیار مهمتر از چهرهی یک بازیگر بود.
این مستندساز ایتالیایی گفت: فیلمبرداری این مستند یک سال و نیم طول کشید؛ برای اینکه میخواستم هر چهار فصل سال را تعریف کنم. بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ فیلمبرداری انجام شد و در ۲۰۱۸ اکران شد. برای کسانی که این فیلم را در ایتالیا دیدند، فیلم بسیار جالب و متفاوت بود. حرف مشترک تماشاگران این بود که شخصیتی را کشف کردند که اهمیت او فراموش شده بود. ما در دنیای امروز، روزهای پر جنبوجوشی را در زندگی میگذرانیم که اغلب ما را به سوی فراموشی میبرد. فراموش میکنیم که در گذشته چیزهای خوبی را داشتیم که حالا از دستشان دادیم. وجه جالب واکنش تماشاگران ایتالیایی این بود که جوانان زیادی از طریق این فیلم، زاواتینی را کشف کردند و به دنبال شناخت بیشتر او رفتند. نکته جالب دیگر فیلم، پسر جوانی از کشور غناست که موسیقی رپ را با اشعار زاواتینی آغاز میکند. این جالب است که خیلی از جوانهای ایتالیایی زاواتینی را نمیشناسند ولی یک جوان غنایی او را میشناسد. وجود این جوان غنایی باعث شد که جوانان امروزی ایتالیا هم به زاوانیتی نزدیک شوند و او را تنها یک پیرمرد نسل قدیم که کارهای خوبی کرده، نپندارند.
پانونه درباره شناخت خود از سینمای ایران یادآور شد: سینمای ایران را نسبتاً خوب میشناسم و اغلب در کلاسهای درسم فیلمهای بزرگان سینمای ایران را نشان میدهم. مکتب کیارستمی و مکتب فرهادی را معرفی میکنم. نگاه کیارستمی به دنیای پیرامونش را خیلی دوست دارم. شک ندارم که فیلمی مثل «کلوزآپ» یکی از پنج فیلم برتر جهان در ۵۰ سال اخیر است. نکته جالب این است که هر بار که این فیلم را با شاگردانم میبینم، در آخر فیلم چشمانم اشکبار میشود. اشکی که از چشمم میآید دقیقاً مساوی با اشکی است که پس از پایان فیلم «اومبرتو دی» ویتوریو دسیکا تجربه میکنم. سینمای فرهادی را هم بسیار دوست دارم ،چرا که طبقه متوسط شهری را وارد مرکز سینما کرد. او زنان را در مرکز توجه قرار داد. فرهادی کارگردان بسیار مدرنی است. فیلم «فروشنده» هم بسیار زیبا بود. در مورد سینمای مستند ایران هم باید بگویم که بسیار جالب است.
وی در انتها، پیرامون فعالیتهای جشنوارهای خود گفت: من برای جشنواره فیلمهای مدیترانهای که سالی یک بار در رم برگزار میشود، کار میکنم. معمولاً هر سال یک مستند و یک فیلم داستانی را از ایران در آن جشنواره نمایش میدهیم. ما معمولا فیلمها را از جشنوارههای دیگر انتخاب میکنیم. البته چند تن از همکاران هستند که بعضی از فیلمها را برای ما میفرستند تا مورد توجه قرار دهیم. فیلمها را از جشنواره برلین تا سینما دورئل فرانسه و دیگر جشنوارههای اروپایی میفرستند. مثلا از بین ۷۰ فیلم، ۱۰ فیلم را انتخاب میکنیم. من یکی از اعضای کمیته انتخاب هستم. البته بیشتر فعالیت من در بخش مستند است. حدود ۹ سال است که در این جشنواره کار میکنم. البته کار در این جشنواره برای من یک شغل جانبی است و کار من در درجه اول فیلمسازی و سپس تدریس است. سعی میکنم با مشغول شدن در کارهای مختلف آرامش خوبی برای خودم به دست آورم.
مراسم اختتامیه دوازدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت، عصر امروز (یکشنبه ۲۵ آذرماه ۹۷) در سالن اندیشه حوزه هنری برگزار خواهد شد.