به گزارش آرت کافه، داستانهای برتر سال ۲۰۱۸ زندانهای مختلف- زندان فیزیکی یا ذهنی- آپارتمانهای لوکس، و مشکلات خانوادهها را پوشش میدهد. شخصیتهای اصلی داستان با محدودیتهای دنیای حاضر دست و پنجه نرم میکنند و با قلم نویسندگانی چون آتوسا مشفق، ریچل کوشنر، و تایری جونز به علاقهمندان ارائه شده است. با وجود مشکلات فراوان موجود در همه این داستانها امید در همه صفحاتشان موج میزند و شخصیتها در برابر شکست مقاومت میکنند و با مشکلات میجنگند.
بهترین آثار داستانی سال ۲۰۱۸ به ترتیب زیر است:
«اتاق مریخی» نوشته ریچل کوشنر
رومی هال، شخصیت اصلی داستان «اتاق مریخی» دختری است که برای گذران زندگی در یک کِلاب مشغول به کار میشود اما مردی را که مزاحمش شده بود به قتل میرساند و حالا به همین دلیل به حبس ابد محکوم میشود. کوشنرِ آمریکایی در این رمان، که سومین داستان بلندش به حساب میآید، زندگی در زندان را توصیف میکند. نویسنده نشان میدهد که چگونه در زندان زندگی فردی افراد نابود میشود. تضاد بین سیستم اداری و انسانیت به صورت وحشیانهای حس میشود و حتی اهمیتی به حامله بودن یکی از زنان زندانی داده نمیشود. از نظر نویسنده زندان جایی است که در آن به قوانین بیشتر از حیات انسانها توجه میشود. «اتاق مریخی» در میان نامزدهای نهایی جایزه بوکر ۲۰۱۸ هم قرار داشت اما در نهایت «آنا بِرنز» با داستان «مرد شیرفروش» جایزه بوکر ۲۰۱۸ را به دست آورد.
«عدم تقارن» نوشته لیسا هَلیدی
داستان سه بخشی هَلیدی اولین رمانش به حساب میآید و بخش اول مورد استقبال زیاد خوانندگان قرار گرفت. داستان ارتباط بین ویراستاری جوان و نویسندهای که خواننده را به یاد فیلیپ راث میاندازد. این قصه خیلی هنرمندانه به قصه مردی عراقی که از کشورش تبعید شده است گِره میخورد.
«ازدواج آمریکایی» نوشته تایری جونز
روی و سلستیال تازه ازدواج کردهاند، عاشقانه یکدیگر را دوست دارند و زندگی آرام و موفقی دارند، اما ناگهان و پس از دستگیری روی به اتهام تجاوز به زنی سفیدپوست در گذشته همه چیز تغییر میکند. روی بیگناه است اما به ۱۲ سال زندان محکوم میشود اما آیا سلستیال میتواند ۱۲ سال دوری از همسرش را تحمل کند؟ جونز در این کتاب نشان میدهد زندانی شدن عضوی از خانواده نه تنها بر خود فرد تأثیر میگذارد، بلکه زندگی عزیزانش را نیز برای همیشه دچار تغییر میکند. داستان جونز در میان فهرست پرفروشهای مجلات مختلف سال ۲۰۱۸ قرار داشت.
«سال آرامش و استراحت من» نوشته آتوسا مشفق
«سال استراحت و آرامش من» نوشته نویسنده ایرانی خانمی ۲۴ ساله را به عنوان راوی معرفی میکند که به قرصهای ضدافسردگی و البته خواب فراوان اعتیاد دارد و دوست ندارد بیدار بماند و از خود میپرسد چرا باید در شرایط بسیار بد دنیا از رختخوابم بیرون بیایم؟ داستان جدید مشفق در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ رخ میدهد. دوره ریاستجمهوری بیل کلینتون رو به پایان است و شخصیت اصلی نگران شرایط است پس نتیجه میگیرد بهتر است همیشه در حالت خماری و خواب باشد. برای رسیدن به این هدف دارویی مییابد که قدرت ایجاد خوابآلودگی بالایی دارد. راوی داستان مشفق تصمیم میگیرد ۴۰ قرص را پشت سر هم بخورد تا چهار ماه بدون بیدار شدن به خواب فرو رود. او قصد خودکشی ندارد و فقط نمیخواهد شاهد اتفاقات بد دنیا باشد. این داستان در فهرست اولیه جایزه بوکر ۲۰۱۸ هم قرار داشت.
«واشنگتن سیاه» نوشته اسی ادوگیان
برنده جایزه گیلر و یکی از نامزدهای نهایی بوکر ۲۰۱۸ داستان پسرکی به نام «سیاه» است که داستانش را با زاویه دید اولشخص روایت میکند اما باور سبک سخن گفتن و استفاده از کلمات فاخرش در داستان برای خواننده سخت است. کمی بعد درمییابیم که «سیاه» از طرف برادر اربابش به عنوان دستیار آموزشی انتخاب شده بود و بخشی از کارش خواندن آثار کلاسیک بود. کاری که سبب میشود تجربیات «سیاه» شکلی جدید و متفاوت به خود بگیرد. کمی بعدتر متوجه میشویم که استعداد اصلی «سیاه» در استفاده از کلمات نیست و استعداد ویژهای در طراحی و نقاشی دارد. با آموزشهایی که از برادر ارباب دریافت میکند تبدیل به نقاشی بینظیر میشود. در آغاز به طور مخفیانه تمرین طراحی میکند اما برادر اربابش «سیاه» را در هنگام طراحی میبیند، شگفتزده میشود و او را به عنوان تصویرگر اصلی آثارش انتخاب میکند.
«فرا داستان» نوشته ریچارد پاورز
در «فراداستان»، که در میان نامزدهای نهایی بوکر امسال هم قرار داشت، با ۹ شخصیت مختلف از سراسر آمریکا روبهرو هستیم. سرنوشت این افراد از کودکی تا بزرگسالی در داستان پاورز روایت میشود. در این میان شخصیتی به نام پاتریشیا در داستان وجود دارد که اطلاعات جالبی درباره دنیای درختان به خواننده ارائه میدهد. او علاقه زیادی به دنیای درختان دارد و تمام عمر خود را صرف مطالعه درباره درختان شاهبلوط میکند. پاتریشیا حتی مورد تمسخر دوستانش قرار میگیرد اما کشف میکند که درختان موادی در ریشه دارند که به ریشه دیگر درختان همجوار منتقل میشود و از این طریق با هم ارتباط برقرار میکنند. همین موضوع سبب میشود پاتریشیا مورد توجه قرار گیرد و علاقه و کنجکاوی دیگران را به دنیای درختان افزایش دهد.
منبع: ایبنا