هرچند فعالیت های سینمایی در اکثر کشورهای پیشرفته و صاحب سینما توسط بخش خصوصی انجام می شود،اما دولت ها نیز برای حفظ و اشاعه فرهنگ ملی،بودجه های نسبتا سنگینی را برای ساخت چنین فیلم هایی هزینه می کنند.
گاهی نیز مانند دولت آمریکا،علاوه بر سرمایه گذاری مستقیم روی ساخت برخی فیلم ها،از قدرت بی چون و چرای هالیوود، بیشترین بهره را برده و با اختصاص بودجه هایی کلان،ساخت فیلم های مورد نظر خود را به آنها سفارش می دهد،فیلم هایی که اکثرا قدرت و تسلط آمریکا را بر جهان نشان داده و می دهند.
متاسفانه دولتمردان ایران،از گذشته تا به امروز،نتوانسته اند از این رسانه تاثیر گذار برای حفظ و ارتقای فرهنگ استفاده کنند و حتی بد تر اینکه با سرمایه گذاری روی برخی از فیلم های مشکوک،به فرهنگ دینی و ملی نیز آسیب شدید زده و می زنند.یکی از این فیلم ها «غلامرضا تختی» است که با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی که نقش سیاستگذار را در سینمای پس از انقلاب ایران بر عهده دارد تولید و اکران شده.
این فیلم،علی رغم تبلیغات گسترده و حمایت برخی از به اصطلاح منتقدان،بسیار نسبت به فیلم های دیگر کم فروش بوده و مردم وطن پرست به هیچ وجه از آن استقبال نکرده اند.عده ای نیز نمی دانستند که این فیلم چه محتوایی داشته و تنها به خاطر نام جهان پهلوان پای به سالن های تاریک سینما گذاشته اند.
«غلامرضا تختی» فیلمی است ضد ملی که تلاش دارد دروغی را که بیش از ۵۰ سال بدخواهان ایران و جهان پهلوان می خواستند و می خواهند آن را به مردم تحمیل کنند،به زور حقنه کرده و در راستای اهداف دشمنان ایران و مردم قدم بر دارد.هرچند سرشان به شدت به سنگ خورد،اما هنوز از تکاپو نیفتاده و نمی افتند.ترفند تازه آنان نمایش این فیلم ضدمردمی برای مصیبت زدگان سیل ویران کننده اخیر است،وقاحت تا چه حد؟!
افراد و گروه هایی ده ها سال است کمر به از بین بردن عرق دینی و ملی مردم ایران زمین بسته و بیشترشان نیز در اندرونی ها جا خوش کرده و جرات رونمایی ندارند،اما هدف شوم شان مشخص است و روی آن پافشاری می کنند.عمال شان نیز آگاهانه یا ناآگاهانه بی وقفه به فعالیت مشغول هستند،اما بنیاد فارابی با چه هدفی چرا در ساخت این فیلم مشارکت کرده است؟
در اساسنامه بنیاد سینمایی فارابی آمده:سازمانی است غیردولتی و غیرانتفاعی که تحت نظارت وزارت ارشاد اسلامی به عنوان یکی از بازوهای اجرایی سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های فرهنگی و هنری امور سینمایی کشور اداره می‌شود.
آیا توهین به قهرمان ملی ایران زمین جزو جهت‌گیری‌های فرهنگی و هنری این نهاد است؟!اگر چنین است وای به حال سینمای ایران و مخاطبان آن!
یکی از مسوولیت های این نهاد وابسته به وزارت ارشاد، کمک به صنعت سینمای کشور، به ویژه در حوزه تولید فیلم‌های سینمایی و بالاخص فیلم‌های بلند سینمایی همسو با اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است.فیلم «غلامرضا تختی» که تاییدی است بر گزارش ساواک و ادعای دوستان دشمن نمای و دشمنان دوست نمای جهان پهلوان، همسو با اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است؟!
اگر بنیاد سینمایی فارابی آگاهی کامل داشته که این فیلم قرار است شخصیت قهرمان ملی را زیر سوال ببرد و در آن شراکت کرده،هم پای روی اهداف این نهاد، نهاده و هم پشت به مردم میهن پرست کرده است.اگر هم نمی دانسته و غفلت ورزیده ،باز مقصر است و باید پاسخگو باشد.
هر کدام از این موارد اگر اتفاق افتاده باشد،متهم ردیف اول در این قضیه بنیاد سینمایی فارابی است که باید به مردم ایران زمین و روح بلند جهان پهلوان تختی جوابگو باشد.
مشارکت در این فیلم و فیلم های نظیر آن مغایرت کامل با اساسنامه و اهداف بنیاد سینمایی فارابی دارد.
بنیاد سینمایی فارابی با رسالتی فرهنگی در دوران انتقالی سینمای ایران از دوره «فیلمفارسی سازی» به دوره سینمای انقلاب کار خود را آغاز کرد.این از اهداف اولیه این نهاد است،اما در لیست شفاف سازی آن،اسامی فیلمفارسی ها نیز چشم ها را نوازش می دهد.
چه کسی در بنیاد سینمایی فارابی نظارت بر اجرای اساسنامه و اهداف این نهاد را بر عهده دارد؟اصلا نظارتی وجود دارد؟! مشارکت در ساخت برخی فیلم های مسئله دار،نشان دهنده این است که نظارت بایسته ای وجود ندارد.
بی شک مدیر بنیاد فارابی،با اعتماد به گفته مدیران فرودست یا حکم مدیران فرادست،دستور مشارکت می دهد،ولی به هر تقدیر مدیریت او نیز زیر سوال می رود.
مدیر بنیاد سینمایی فارابی باید توضیح دهد ،چرا برای ساخت فیلمی توهین آمیز نسبت به باورهای مردم،چهل درصد از بودجه بیت المال در این پروژه سرمایه گذاری کرده است؟
