به گزارش آرت کافه، در چهارصد و شصتمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه ۷ بهمن فیلم «شیرین» با کارگردانی عباس کیارستمی در سالن استاد ناصری روی پرده رفت. پس از آن نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور احمد طالبینژاد و کیوان کثیریان برگزار شد.
طالبینژاد در ابتدای این نشست گفت: «شیرین» یکی از استثناییترین فیلمهای تاریخ سینماست؛ هیچ فیلم دیگری با این فرم و ساختار در سینمای ایران و جهان پیدا نمیشود. این در واقع دو فیلم با یک بلیت است و ما یک فیلم را میبینیم و یک فیلم را میشنویم. من این تجربه خاص را در فیلم دیگری سراغ ندارم. ما از همان ابتدا شاهد دو فیلم هستیم؛ نخست فیلمی که واکنشها را نشان میدهد و دوم فیلمی که روی پرده برای آن تماشاگران نمایش داده میشود و ما نمیبینیم. «شیرین» ضدسانسورترین فیلمی است که در تاریخ سینمای ایران و جهان ساخته شده است؛ یک داستان عاشقانه که یکی از منظومههای درخشان ادبیات کلاسیک ایران است، یعنی منظومه خسرو و شیرین، که شما فیلمش را میسازید اما نمیتوانید آنرا نمایش دهید؛ پس ناچارید فیلم را به صدا تبدیل کنید و واکنش آدمهایی را نشان بدهید که در سالن نشستهاند.
وی ادامه داد: خود این عمل یک کار تجربی خیلی خاص است و فکر میکنم هر کسی قادر به انجام آن نیست. برای انجام آن نیاز به پیشزمینههای زیادی است؛ باید با ادبیات کلاسیک آشنا باشید و داستان را خوب خوانده باشید و بدانید کجاها چه ضرباهنگی پیدا میکند و کجاها چه اتفاقاتی میافتد تا واکنشهایی که قرار است ضبط شود متناسب با آن لحظات گرفته شود. اگر فیلم پشت صحنه «شیرین» را دیده باشید متوجه میشوید که اساسا سالنی وجود ندارد؛ یک پلاتو است با چند صندلی بهم چسبیده و این بازیگران تک تک یا جفت جفت کنار هم نشستهاند و روبروی آنها یکی از دوربینها قرار دارد و یک تابلوی کوچک روی کاغذ که مثل عقربه ساعت دو طرف را نشان میدهد؛ و کیارستمی برای آنها توضیح میدهد که با حرکات دستش آنها کدام سمت را نگاه کنند. در حالی که فیلمی که ما میبینیم به نظر میرسد تماشاگران در یک سالن بزرگ کنار هم نشستهاند و نفس به نفس فیلم را تماشا میکنند.
این منتقد سینمایی اضافه کرد: فیلمبرداری «شیرین» حدود شش ماه به طول انجامید. بعد از پایان فیلمبرداری نیز به استودیوی صدا میروند. زمانی که کیارستمی اولین فیلم بلند سینماییاش یعنی «گزارش» را ساخت، صدابرداری سر صحنه به دلایل فنی رایج نبود اما کیارستمی این کار را کرد. او گفته بود ترجیح میدهم اگر صدابرداری سر صحنه نباشد اصلا فیلم نسازم. اما «شیرین» به نوعی فیلمی در ستایش دوبله است و بخشی از حسهایی که به زنان حاضر در فیلم و ما بهعنوان تماشاگر منتقل میشود، از طریق این صداهای عاطفیست که انتخاب شدهاند و همه این صداها هم تیپ هستند.
طالبینژاد ادامه داد: «شیرین» وجوه زیادی دارد و ما در مورد آن کم گفتهایم و کم کار کردهایم؛ حتی اگر هیچ جنبهای از آن قابل ستایش نباشد، یک آلبوم نسبتا کامل از بازیگران زن سینمای ایران را میبینیم که تعدادی از آنها دیگر در میان ما نیستند و این آلبوم همیشه برای سینمای ایران باقی میماند. «شیرین» چهره واقعی و بدون رتوش ستارگان سینمای ایران از بزیگران قدیمی گرفته تا بازیگران تازهکار آن زمان را تصویر میکند.
وی افزود: متنی که محمد رحمانیان بر مبنای داستان اقتباسی فریده گلبو از منظومه نظامی نوشته است را نیز نباید فراموش کنیم؛ نثری که از زبان شخصیتها میشنویم با واژگان زیبا و سیال و ادبیات فارسی درست است. چیزی که در فیلم جلب توجه میکند اینست که در ابتدای فیلم کنجکاویم که آیا این بازیگران را میشناسیم یا نه. در ادامه این کنجاوی فروکش میکند و توجه ما به صدا معطوف میشود که داستان چگونه پیش میرود. داستان آنقدر قوی نوشته شده که بهتدریج بر تصاویری که میبینیم غلبه پیدا میکند.
این منتقد سینمایی در بخش دیگری از این نشست گفت: در فیلم شاهد گریه برخی از بازیگران زن بودیم؛ از جمله گریه پوری بنایی که چهل سال بازی نکرده است و گریهاش گریه درستی بود. متاسفانه بیرحمیها و کملطفیهایی در حق بازیگران زن اتفاق افتاده است و زنان در سینمای ما همواره در سایه بودهاند و این حسرت برای آنها باقی مانده است که نقشی مانند نقش شیرین را بر عهده بگیرند که هنر و قدرت و خلاقیت خود را صرف آن کنند.
وی ادامه داد: بازیگرانی که در «شیرین» حضور دارند تماشاگر یک فیلم دیگرند و ما میتوانیم به جای آنها قرار بگیریم و این یکجور به بازی گرفتن تماشاگران است. چون تماشاگرانی که در فیلم میبینیم به نوعی مشغول بازیاند و احساسات و واکنش خود را نشان میدهند و این شاید نوعی ستایشِ تماشاگران هم باشد.
طالبینژاد سپس به کار صدای فیلم اشاره کرد و توضیح داد: صدای فیلم کار رضا دلپاک است که استاد برجسته صداگذاری به حساب میآید و به نظر من کار او در «شیرین» بینظیر است؛ دلپاک در این فیلم در واقع صدا را تصویری کرده است. جاهایی از فیلم ما فقط صدای موسیقی را میشنویم و صدای پای اسبهایی که از رودخانه رد میشوند و این تلفیقها اصلا کار سادهای نیست. کار دلپاک در این فیلم به اوج میرسد چون «شیرین» به نوعی فیلم صدا هم است.
این منتقد سینمایی در پایان گفت: «شیرین» شاید تنها فیلم عاشقانهای باشد که در سینمای ایران ساخته شده است. این زیرکی کیارستمی را نشان میدهد که وقتی نمیتواند فیلمش را روی پرده نشان دهد، به چنین تمهیدی دست پیدا میکند و این داستان عاشقانه را روایت میکند. اگر داستان خسرو و شیرین در اختیار فرنگیها بود، از روی آن فیلمها میساختند. قبل از انقلاب تعدادی فیلم از منظومههای فارسی ساخته شد که فیلمهای بدی بودند و اصلا قابل بحث نیستند. پس از آن هم نمیدانم چرا همه این متون به محاق رفتهاند. یکی از راههایی که میتواند سینمای ایران را از ورطه تکرار و بیهودگی و آثار ژورنالیستی نجات بدهد، توجه به متون گذشته است؛ تاریخ بیهقی و شاهنامه و.. میتوانند سینمای ایران را نجات دهند و حتی باعث صادرات فیلم شوند، اما نهادهای دولتی این نوع ادبیات را اساسا قبول ندارند و تهیهکنندگان ما هم سراغ این کارهای سنگین نمیروند.
@nasrodinmolla