برخی از آدمیان نیز چون راسو با رفتار و کردارشان انسانها را از خود دور میکنند
خلقت، پر است از شگفتیهایی که آدمی را انگشت به دهان میکند. گاهی انسان در برابر این همه شگفتی در میماند و به جز زانوی عجز بر زمین زدن کاری از دست او بر نمیآید. در خیل برنامههای خنثی در تلویزیون، گاهی مستندهای قابل تاملی از حیات وحش پخش میشود که نحوه زندگی حیوانات را به تصویر میکشد. روزی در یکی از همین فیلمهای مستند به تماشای زندگی حیوانی خوش خط و خال به نام راسو نشستم، عجیب مرا به شگفتی انداخت. برای اینکه از دلایل خلقت این حیوان سر در بیاورم، به خدمت ملا نصرالدین رسیدم. ملا مثل همیشه نگاهی عاقل اندر سفیه به من انداخت و گفت: هیچ خلقتی بیحکمت نیست، هر کدام از خلایق برای خلق شدن حکمت خاص خود را دارد. راسو نیز یکی از همین خلایق است، موجودی ظریف و زیبا، اما با سلاحی بیدرد و خطرناک! حقیر به چشم خویش دیدم که این حیوان ظریف چگونه پوزه گرگی قوی را بر خاک مالید. بیچاره حیوان آن قدر به شدت پوزه خود را به خاک میمالید که دلم برایش سوخت. راسو، افشانهای دارد در نهایت بدبویی، آنچنان بدبو که هیچ تنابندهای قدرت تحمل آن را نداشته، ندارد و نخواهد داشت. همین سلاح مخفی و مخوف ضامن جان او در این طبیعت بیرحم است. پرسیدم به چه کار طبیعت میآید؟ گفت: طبیعت مجموعهای از شگفتیهاست، راسو نیز یکی از همین شگفتیهاست. انسانها در بین حیوانات همواره ما به ازایی دارند که برخی، بعضی از آدمیان را به خاطر خلق و خو یا شکل و شمایل به یکی از حیوانات تشبیه میکنند. مثلا برای توهین میگویند: خر نفهم! روباه حیلهگر! خوک کثیف و...! برای تشویق و تحسین هم میگویند: شیر شجاع! پرنده تیزبال! ببر نترس و چندین و چند دیگر. راسو نیز از این دایره بیرون نیست. در اکثر مواقع اشخاص و چیزهایی که مردم از آنها فرار میکنند یا فرارشان میدهد را به راسو تشبیه کرده و میگویند راسوی بدبو! اکثر برنامهها و سریالهای تلویزیون چون راسو عمل کرده و مخاطبان را از گرد تلویزیون فراری میدهند. اکثر فیلمهای سینمایی ایرانی، نمایشها، آهنگها، نقاشیها و غیره نیز مردم را از سالنها و گالریها و دیگر اماکن به اصطلاح هنری گریزان میکنند! برخی از آدمیان نیز چون راسو با رفتار و کردارشان انسانها را از خود دور میکنند. برای همین به لقب راسو مفتخر میشوند. بعضی از مدیران نیز چنین عمل کرده و با عملکرد نادرست باعث میشوند اکثر کارمندان درست کار، مومن و نیک رفتار از آن اداره یا سازمان گریخته و جان و تن خویش را رهایی بخشند. متاسفانه جامعه از این راسوهای انسان نما ضربه خورده و میخورد. بعضی از آدمیان دوست دارند به جای جذب کردن دفع کنند. راسو حیوان بیآزاری است که فقط برای دفاع از سلاح موثر خویش استفاده میکند، اما آدمیان برای تهاجم و ضربه زدن به دیگران چنین رفتار میکنند. برخاستم بوسهای بر دست ملانصرالدین زده و تحسین کنان از خانهاش بیرون زدم. جای ملانصرالدین و امثال او که با عقل و طنز خود به اصلاح مردم میپرداختند در جامعه امروز ما بسیار خالی است.