به گزارش آرت کافه، اریک اشپیتزر پیرامون برگزاری این کارگاه گفت: من تعدادی سمپل صدا و همین طور موسیقی همراه با خودم به ایران آوردهام که از آنها در ورکشاپم استفاده کردم. این صداها برگرفته از کارهای صوتی است که در یکی از فیلمهای ورنر هرتزوگ انجام دادهام. من در این فیلم ،هم موسیقی ساختهام هم ،صدابرداری کردهام و هم صدای صحنه را به عهده داشتم . در واقع میتوان گفت همه کاری در حوزه صدا انجام دادم. بعد از پرداختن به این فیلم من درباره صدابرداری سر صحنه صحبت کردم که برای خودم مبحث بسیار جذابی است. روز بعد از آن نیز درباره تدوین صدا و موسیقی در فیلم مستند و کارکردهای آن صحبت کردم.
وی ادامه داد: دلیل اینکه من با یک فیلمساز کار میکنم یا در سینما حضور دارم، علاقهام به کار صدا در همه حوزههای یک فیلم است. اینکه بتوانم مهر خودم را پای کار صدای آن فیلم بزنم و بتوانم همه کارهای صوتی آن فیلم را انجام بدهم. به همین دلیل است که من پیوسته در حال ضبط صداهای خام هستم که به فراخور کارم در فیلمهای مختلف از آن بتوانم استفاده کنم. برای این کارگاه های ایران هم از این نمونههای صوتی همچنین فیلمهای متعددی که پیوسته ضبط میکنم تا بتوانم از صداهای آنها، صداهای محیط، صداهای خندهدار و ....در کارم استفاده کنم، فراوان آوردم اما همان طور که حدس زدم فرصت نشد تا از همه آنها استفاده کنم.
او که از زمان حضور در ایران و برپایی کارگاه خود، مشغول ضبط تصاویری با دوربین دستی خود بود، تصریح کرد: من هم تصاویر و هم صداها را آرشیو میکنم. علاقه به آرشیو کردن هردوی آنها دارم. نمیدانم چه وقت فرصت میشود همه اینها را ببینم، اما این از علاقهام چیزی کم نمیکند. من یک استودیوی بزرگ دارم و از این تصاویر و صداها در آنجا استفاده میکنم. من در یوسیالای درس کارگردانی خواندهام و این حرفه را به خوبی بلدم و فیلمساز هم محسوب میشوم. همچنان که آهنگساز هم هستم و برای سینما و به صورت آزاد آهنگسازی هم کرده و میکنم، اما از جایی در زندگیام دیدم ترجیح میدهم که شغلم در زمینه صدا باشد، صداها برای من جذابترند و من هم آنها را بهتر میشناسم. البته نقاشی هم میکنم و به آن بسیار علاقه مندم.
اشپیتزر ادامه داد: به نظر من فیلمسازی کاملترین نوع هنر است. شما قصه را خلق میکنید، شخصیتها را میآفرینید، آنها را به دنیا میآورید، میتوانید اجازه دهید زنده بمانند، بکشیدشان و داستان را احساسیتر جلو ببرید اگر از موسیقی خوب استفاده کنید. در کنار این که من با فرمهای هنری و سینمایی آشنا هستم، خوشبختانه یک مهندس صدا هم هستم و از نظر تکنیکی توانایی دارم. این دانش الکترونیک باعث میشود من به روز بمانم و در این روزگار بقا داشته باشم. این روزها اینکه فقط شما یک هنرمند باشید کافی نیست. شما باید از دانش روز بهره داشته باشید. امروزه حتی مدیران فیلمبرداری هم که شغل بسیار سطح بالایی است، اگر خودشان را به روز نکرده باشند به مشکل برمیخورند و نمیتوانند با تجهیزات کار کنند و عقب میمانند.
این هنرمند درباره آشنایی خود با سینمای ایران هم گفت: نمیتوانم اسم فیلمهای ایرانی را که دیدهام برای تان نام ببرم ،اما بله آشنا هستم و فیلمهای ایرانی بسیاری را دیدهام ،چرا که میدانم سینمای ایران بسیار معروف است و فیلمهای خوب و کارگردانان خوب زیادی دارد. سال گذشته به وین سفر کردم و در آنجا هم فیلمهایی از ایران دیدم. از آنجایی که من تقریبا به تمامی فستیوالهای سینمایی دعوت میشوم، در آنجا هم همیشه فیلمهای ایرانی حضور دارند و آنها را میبینم. اینکه نمیتوانم نام شان را بیاورم به این دلیل نیست که آنها تاثیرگذار نبودهاند، تنها به این خاطر است که در فستیوالها به این صورت است که از این سالن بیرون میآیی و وارد سالن دیگر میشوی. شاید تنها امتیاز منفی فستیوالهای سینمایی همین باشد. متاسفانه متخصص سینمای ایران نیستم،اما فیلم ایرانی زیاد دیدهام.
اشپیتزر در پایان پیرامون استفاده از صداهای آنالوگ در عصر تکنولوژی دیجیتال توضیح داد: تصور میکنم شاید بحث تکنولوژی در اولویت نباشد، متاسفانه در اروپا هم ما این مسئله را داریم که برخی صدابرداران جوان حاضر نیستند صدابرداری خوب انجام دهند و کارشان را حواله به میکس میکنند، درحالی که هیچگاه یک صدای بد در میکس خوب در نمیآید. این مسئله در همه جا هست ،مثلا در اروپا ما گاهی به دلیل نبود تکنولوژی لازم مجبور به استفاده از ساده ترین فرم صدابرداری هستیم. گاهی فکر می کنم این یک امتیاز است، چرا که اگر همان صدابرداری به شکل ساده، اما خوب و باکیفیت انجام شده باشد، اجازه میدهد مخاطب فیلم را دنبال کند و از داستان لذت ببرد.