بعدی
like
سرهی پلاخی نویسنده کتاب «چرنوبیل»:

رژیم‌های دموکراتیک کمتر به دموکراسی اهمیت می‌دهند

‏. ‏(‏۱۵-‏مهر-‏۱۳۹۸)

پس از فروپاشی شوروی مردم با یک دهه فاجعه عمیق روبه‌رو شدند. فاجعه اقتصادی رخ داد، اما ماجرا به همین موضوع ختم نشد. فاجعه ایدئولوژیک هم رخ داد.

آرت کافه:سرهی پلاخی نویسنده کتاب چرنوبیل و استاد دانشگاه دانشگاه هاروارد است که سال گذشته با «چرنوبیل: تاریخچه یک تراژدی» برنده جایزه حلقه منتقدین و بیلی جیفورد شد.
سرهی پلاخی به عنوان یک مورخ از دانشگاه جمهوری سوسیالیست اوکراین در سال ۱۹۸۰ فارغ‌التحصیل شد؛ همان سالی که نیکیتا خوروشچوف پیش‌بینی کرد روزی عیسی مسیح به عنوان یک کمونیست به زمین برمی‌گردد.
پلاخی شاهد فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و ظهور اوکراین مستقل بود. سال ۱۹۹۴ به کانادا مهاجرت کرد و حالا استاد تاریخ اوکراین در دانشگاه هاروارد است. ۱۳ کتاب از جمله «چرنوبیل: تاریخچه یک تراژدی» نوشته است. کتابی که برنده جایزه بیلی جیفورد ۲۰۱۸ شد. کتاب جدید نویسنده «چرنوبیل» با عنوان «حرامزاده‌های فراموش‌شده خط مقدم شرق» داستان تنها عملیات مشترک آمریکا و شوروی جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند.
به همین بهانه مجله گاردین با این نویسنده اوکراینی گفت و گویی انجام داده که می خوانید:


فرهنگی سرهی پلاخی شوروی پوتین اوکراین شوروی آمریکا چرنوبیل

چه چیزی سبب شد داستان عملیات آمریکا-شوروی را بیان کنید؟
-من پشت پرده آهنین بزرگ شدم (پرده آهنین بخش‌بندی مرزی اروپایی پس از جنگ جهانی دوم و در جنگ سرد به دو بخش اروپای غربی و کشورهای عضو پیمان ورشو بود.) «-جنگ بزرگ وطن‌پرستانه، نامی که شوروی روی این جنگ گذاشت، نقش مهمی در حافظه جمعی و پروپاگاندای شوروی داست. وقتی دریافتم آمریکایی‌ها هم در این موضوع نقش دارند شگفت‌زده شدم.

فروپاشی شوروی چه تغییری در دیدگاه شما داشت؟
-پس از فروپاشی شوروی مردم با یک دهه فاجعه عمیق روبه‌رو شدند. فاجعه اقتصادی رخ داد، اما ماجرا به همین موضوع ختم نشد. فاجعه ایدئولوژیک هم رخ داد. دیگر هیچ معتقد واقعی باقی نماند، بنابراین وقتی آن نظام از هم فروپاشید همه نفس راحتی کشیدند، اما هیچ قانونی نداشتیم و هیچ‌کس حواسش نبود که چه کتابی می‌خوانیم. هرج و مرج اقتصادی وجود داشت و حقوق‌ها پرداخت نمی‌شد. با این وجود ما مورخین فکر می‌کردیم می‌توانیم تغییری ایجاد کنیم تا روسیه به حکومتی دموکراتیک تبدیل شود؛ اوکراین به حکومتی دموکراتیک تبدیل شود، اما زمان که گذشت مشخص شد که تاریخ فقط در جایی اهمیت دارد که نیازی به آن وجود ندارد.

گذشته شوروی شبیه به آنچه در حال حاضر در غرب رخ می‌دهد است: فروپاشی صنعتی، نابرابری، اطلاعات غلط و دیکتاتوری، چه درسی از اتفاقات شوروی می‌توانیم بگیریم؟
-رژیم‌های دموکراتیک این روزها کمتر از قبل به دموکراسی اهمیت می‌دهند. پوتین قبل از ترامپ بود. شاهد چنین اتفاقی در مجارستان و لهستان و البته سراسر دنیا هم هستیم. شوروی دچار فاجعه‌ای بزرگ شد: جایگاه خود را به عنوان قدرتی بزرگ از دست داد، اما چیزهای زیادی در تاریخ روسیه وجود دارد که به پوتین برای ساختن کشور کمک کرد. حالا و در این برهه از تاریخ اتفاقی مشابه را تجربه می‌کنیم، اما فکر نمی‌کنم در آمریکا و بریتانیا چنین اتفاقی پایدار بماند.

چه کتابی در حال حاضر می‌خوانید؟
-بیشتر کتاب‌هایی که می‌خوانم مربوط به پروژه بعدی من است. پس از «چرنوبیل» به موضوعات مربوط به انرژی هسته‌ای و همچنین تغییرات آب و هوایی علاقه دارم. در حال حاضر «سیاره انسان: چطور آنتروپوسن را خلق کردیم» نوشته مارک ماسلین و سایمون لوئیس را می‌خوانم.

هنگام نوجوانی چه کتابی می‌خواندید؟
-مانند بسیاری از همنسلانم به آثار غرب نگاه می‌کردم، اما اجازه داشتیم فقط آثاری را بخوانیم که اجازه ترجمه داشتند و اغلب آثاری ترجمه می‌شدند که به مشکلات غرب اشاره داشتند. «روز ساردین» نوشته سید چاپلین و «اتاق بالایی» نوشته جان برین تأثیر زیادی روی من داشتند. این آثار در دهه ۱۹۶۰ میلادی منتشر شدند، اما ۱۵ تا ۲۰ سال بعد وارد شوروی شدند.

خواندن آثار چه نویسندگان اوکراینی را پیشنهاد می‌کنید؟
-همه آثار آندری کورکاو مخصوصاً «مرگ و پنگوئن». «تاراس بولبا» نوشته نیکولای گوگول خیلی جالب است، زیرا داستان در بخشی از اوکراین رخ می‌دهد که من در آن به دنیا آمدم. لنا کوشتنکو، شاعر اوکراینی هم تأثیر زیادی روی من گذاشت. درباره تاریخ امپراتوری پیش از روسیه می‌نوشت.
ایبنا
@nasrodinmolla