بعدی
like
ملانصرالدین

عذاب وجدان

‏. ‏(‏۲۱-‏دی-‏۱۳۹۷)

در عالم هنر، به خصوص سینما و تلویزیون ، عده‌ای با کم‌فروشی و گران‌فروشی جیب های خود را قلمبه می‌کنند، اما خبر ندارند که به همان شدت از وزن وجدان‌شان کاسته می‌شود.

آرت کافه-سیدرضااورنگ:مدتی است که ملا‌نصرالدین سر به بیابان نهاده و اثری از آثارش پیدا نیست، اما حرف‌های حکیمانه و دلسوزانه‌اش هنوز آرامبخش دل دوستارانش است. به یاد دارم روزی با ملا‌نصرالدین برای شرکت در جلسه‌ای سوار بر یک تاکسی شدیم. راننده مدام غر می‌زد و برای همه چیز آسمان، ریسمان می‌بافت. گاهی از گرانی لاستیک می‌گفت، گاهی تعمیر ماشین، گاهی گرانی نان و گاهی نیز بحث‌های بی‌سرانجام سیاسی را پیش می‌کشید. همه مسافران، از جمله من و ملا که گوش‌مان از این حرف‌ها پر بود مهر سکوت بر لب زده بودیم.
راننده، گاهی دنده‌اش را عوض می‌کرد و گاهی حرفش را. به مقصد رسیدیم، تا خواستم دست در جیب تنگم کنم، ملانصر‌الدین نگاهی چپ چپ به من انداخت که از کرده پشیمان شدم. ملا دست در جیب کرد و کرایه را پرداخت. راننده کرایه‌ای بسیار بیشتر از آنچه که باید می‌گرفت برداشت. ملا نگاهی به او انداخت، به این معنی که «خر خودتی»! این نگاه به تریج قبای راننده برخورد و گفت: چیه؟ خیلی ناراحتی؟ زیاد کرایه برداشتم؟ ملا لبخندی زده گفت: من چرا باید ناراحت شوم؟ تو باید ناراحت شوی. من از حجم جیبم کم شد ، تو از ذخیره وجدانت! کدام بیشتر متضرر شدیم؟ زبان در کام راننده نچرخید، گازش را گرفت و رفت.
حق با ملا بود، عده‌ای به خاطر هیچ و پوچ هر روز از حجم وجدان خود می‌کاهند، بی‌آنکه بدانند چه ضرری را به جان خریده‌اند. در عالم هنر، به خصوص سینما و تلویزیون نیز، عده‌ای با کم‌فروشی و گران‌فروشی که صد البته از زرنگی خود می‌دانند، جیب های خود را قلمبه می‌کنند، اما خبر ندارند که به همان شدت از وزن وجدان‌شان کاسته می‌شود. عنقریب باشد که هم دچار فقر وجدان شوند که عده‌ای شده‌اند و هم طوق حق الناسی عظیم بر گردن‌شان بیفتد که افتاده است!