بعدی
like
هاروکی موراکامی:

اتو کشیدن را دوست دارم!

‏. ‏(‏۲۶-‏مهر-‏۱۳۹۷)

رمان جدید نویسنده بزرگ ژاپنی، هاروکی موراکامی، «قتل فرمانده» که فوریه ۲۰۱۷ برای اولین بار در ژاپن منتشر شد، چند روز پیش از سوی انتشارات هارویل سکر، از زیرمجموعه‌های انتشارات بزرگ پنگوئن به زبان انگلیسی روانه بازار شد.

به گزارش آرت کافه، رمان جدید نویسنده معروف ژاپنی، هاروکی موراکامی، «قتل فرمانده» برای شروع از نمایش یک زنگ اسرارآمیز آغاز می‌شود که خودبه‌خود به صدا در‌می‌آید؛ ایده‌ای انتزاعی که بدن یک مرد ۶۰ سانتی را در یک نقاشی می‌دزدد و سفری عجیب و غریب به عالم ارواح و استعاره‌های ترسناک. همان طور که خود نویسنده در جایی گفته است: «یک سری چیزهایی که هیچ معنایی نمی‌دهند.»

موراکامی ،کسی است که داستان‌های بسیار محبوبش در مرز بین واقعیت و سوررئال، دنیوی و خیالی، زندگی عادی و اتفاقات غیرعادی می‌گذرد. توصیف «قتل فرمانده» دشوار است –بسیار وسیع و پیچیده است، اما به بسیاری از موضوعات آشنا در رمان‌های موراکامی اشاره می‌کند: رمز و راز عشق رمانتیک، اهمیت تاریخ، تعالی هنر و جستجو برای چیزهای مبهم و غیرقابل بیان خارج از درک ما.

آثار موراکامی به ۵۰ زبان ترجمه شده؛ علاوه بر رمان، او داستان کوتاه و آثار غیرداستانی هم می‌نویسد و کتاب‌ها را از انگلیسی به ژاپنی ترجمه می‌کند. چند روز پیش موراکامی ۶۹ ساله در دفتر ناشر به گفت‌وگویی مختصر درباره رمز و راز فرآیند خلاقانه، علاقه‌اش به اتو کشیدن لباس و اینکه چگونه ماهیت نظم و پیروی سفت و سخت از برنامه روزانه نوشتن به رها شدن تخیل عجیبش کمک می‌کند، پرداخت.


فرهنگی ادبیات  رمان  ژاپن  هاروکی موراکامی   قتل فرمانده

چطور به ایده «قتل فرمانده» رسیدید؟
-نمی‌دانم. آن را از جایی در اعماق ذهنم بیرون کشیدم. یک دفعه خواستم اولین و دومین پاراگراف‌ها را بنویسم. هیچ ایده‌ای نداشتم که قرار است بعدش چه اتفاقی بیافتد. آن را در کشوی میزم گذاشتم و بعد تنها کاری که باید می‌کردم این بود که منتظر بمانم.

در مورد بقیه کتاب چطور؟
-بعد یک روز ایده‌ای به ذهنم رسید که فکر کردم می‌توانم بنویسمش و شروع کردم به نوشتن و همین طور ادامه دادم. منتظر لحظه مناسب می‌مانی و به سمتت می‌آید. باید مطمئن باشی که ایده‌ای به ذهنت می‌رسد. من این اطمینان را دارم ،زیرا تقریبا ۴۰ سال است که می‌نویسم و می‌دانم چطور این کار را بکنم.

آیا فرآیند نوشتن برای تان دشوار است؟
-وقتی داستان خودم را نمی‌نویسم و ترجمه می‌کنم که وقتی منتظرم کار بسیار خوبی است، دارم می‌نویسم ،اما رمان خودم نیست. درنتیجه نوعی تمرین یا کارِ دستی است. به علاوه، می‌روم به موسیقی گوش می‌دهم و کارهای خانه را انجام می‌دهم، مثل اتو کشیدن. اتو کشیدن را دوست دارم. این‌طور نیست که وقتی می‌نویسم ذهن آشفته‌ای داشته باشم. اساسا برایم مایه سرگرمی است.

آیا نقدهای تان را می‌خوانید؟
-نقدها را نمی‌خوانم. خیلی از نویسنده‌ها این را می‌گویند، اما دروغ می‌گویند ،– اما من دروغ نمی‌گویم. همسرم تمام نقدها را می‌خواند و تنها نقدهای بد را بلند برایم می‌خواند. او می‌گوید باید نقدهای بد را بپذیرم و نقدهای خوب را فراموش کنم.
منبع:ایبنا