آرت کافه-سیدرضااورنگ:هنر، ریشه در ذات انسان دارد و تجلی آن در وجود آدمی است. هر آنچه که به ذات تعلق دارد پاک است و بیآلایش. بنابراین، هنر نیز پدیدهای است پاک برای تصویر زیبایی. بسیاری هستند که با قوانین ظاهری هنر آشنا هستند و میتوانند آثاری چشمنواز خلق کنند، اما آنان هنرمند شناخته نمیشوند، زیرا در آثار آنان عشق جاری نبوده و آینهای برای انعکاس پاکی نیست. این گروه به خاطر تهی بودن از عشق، صنعتگر محسوب میشوند، نه هنرمند. یک هنرمند واقعی، فکرش ریشه در سرچشمه عشق دارد، برای همین در آثار هنری خلق شده توسط او، ناپاکی راه ندارد. هنر واقعی که نشأت گرفته از ذات پاک انسان است، محدودیت ندارد، به همین دلیل یک هنرمند اصیل هیچ گاه در چارچوب محدودیت ها اسیر نمیشود. آنان که از هنر واقعی بویی نبرده و چیز زیبایی برای ارائه به مخاطب ندارند، دائم دم از محدودیت میزنند، در حالی که اگر واقعاً هنرمند بودند، میتوانستند خود را از حیطه محدودیت خارج کنند. هنر، اصل زیبایی و پاکی است و هنرمند مبلغ آن. چه کسی برای خلق زیبایی و تبلیغ پاکی محدودیت ایجاد کرده یا میتواند بکند؟ محدودیت بهانهای است برای برخی که توان ارائه هنر را ندارند. آنان چون با هنر پاک و اصیل بیگانهاند و مخاطب را هیچ میانگارند بیهوده دم از محدودیت میزنند. اگر هنر داشتند یا حرفی برای گفتن، هیچگاه محدودیت را بهانه نمیکردند. کدام هنرمند واقعی و عاشق را سراغ دارید که از محدودیت شکوه کند؟ هنرمندان واقعی در تمام دنیا و در چارچوب قوانین مختلف هر کشور، توانسته و میتوانند هنر آفرینی کنند. زیرا آنان تصویرگر پاکی و زیبایی هستند و برای تجلی این پدیدهها، در هیچ جای دنیا محدودیت قائل نشده و نمی توانند بشوند.
در طول تاریخ ایران و جهان،بسیاری از آثار ارزنده هنری و ادبی زیر فشار و در محدودیت ها آفریده شده اند.هیچ حکومتی در جهان نتوانسته و نمی تواند روح هنر را به زنجیر بکشد.هنرمندان واقعی هنر را در ذات خویش دارند و هرکجا و در هر زمان که اراده کنند،آن را متجلی می سازند.
آنان که دم از محدودیت میزنند، میخواهند تصویرگر زشتی و ناپاکی باشند، زشتی و ناپاکی هم که در تمام نقاط دنیا محصور در محدودیت است و محدود به جای خاصی نیست.