آرت کافه-سیدرضااورنگ:انتقاد کردن در زمینه های مختلف،حق همه و به خصوص منتقدان حرفه ای است.اگر منتقدان نبودند،جهان هرگز دچار این جهش آنی نمی شد.
اگر همه مطیع باشند و احسنت گو،اشتباهات کشنده و ایرادات ویران کننده،هرگز به چشم نیامده و دیری نخواهد کشید که همه چیز نابود و نیست شود.
منتقدان وارد و سالم، در هر حوزه ای به چشم می آیند،افرادی که دغدغه مردم و میهن خویش را دارند و تا پای جان روی آرمان خود ایستاده و می ایستند.اکثر منتقدان عرصه های مختلف، زیاد به چشم نمی آیند،اما در هنر و ادبیات و به خصوص سینما آنان نمود و حضور بیشتری دارند.
برای همین است عده ای که نه قلم را می شناسند و نه حرمت آن را فهم می کنند،خود را با چسب پررویی به زور به بدنه جمع منتقدان می چسبانند تا با قلم فروشی به آب و نانی برسند که رسیده اند. منتقدان دلسوز و اصیل که عشق در وجودشان همواره در تلاطم است ،از کار خویش لذت برده و هرگز به نام و نان فکر نکرده و نمی کنند،برای همین است که به نام نیک رسیده اند،اما به نان چرب هرگز!
هرچند منتقدان در همه دنیا مخالفانی دارند که گاه به درگیری های شدید و محاکم قضایی نیز ختم می شود،اما هرگز نقد را نهی نکرده و نمی کنند.
عده ای نیز به اشتباه فکر می کنند اگر منتقدی درباره عملکرد مدیر یا هنرمندی نقد مثبت نوشت از چارچوب نقد خارج شده است.این نیز اشتباه است،زیرا وظیفه منتقد جدا کردن سره از ناسره است.او باید همیشه جانب بی طرفی را رعایت کرده و آنچه حق هست بنویسد،حتی اگر بر خلاف باورهای خودش باشد.
سازمان ها و افرادی که انتقادها را خوانده و از آنها درس گرفته و به کار بسته اند،همیشه موفق بوده و هستند.آنهایی نیز که از نقد شدن فراری اند و دوست ندارند عیب و حسن کارشان آشکار شود،همواره در حال عقبگرد هستند.
بسیاری از وزرا و مدیران در ایران،به خصوص در عرصه هنر و سیما،همواره شعار نقد پذیری را در رسانه ها فریاد می زنند،اما هرگز به آن انتقاد نداشته و ندارند.اکثر آنان منتقدان قلم فروشی را می خواهند که معایب بی شمارشان را تکذیب کرده و حسن اندکشان را در بوق و کرنا کنند.این مدیران،منتقد نمی خواهند،دل شان با کسی است که آنان را مدح کند،نه نقد!
وزیر ارشاد،معاون هنری،رییس سازمان سینمایی،مدیر بنیاد فارابی و غیره،مدام فریاد زده و می زنند که ما نقد پذیریم،اگر چنین است، چرا نقدها را به کار نبسته و منتقدان را نفی می کنید؟وزارت ارشاد و معاونت ها و اداره های زیرمجموعه اش دارای سایت های اختصاصی هستند تا اخبار شان را انعکاس دهند.اگر این سایت ها فقط برای اطلاع رسانی است،کسی نمی تواند به آنها ایراد بگیرد،اما این سایت های اختصاصی، برخی از مطالبی که در جهت اهداف شان است و بوی مشمئز کننده چاپلوسی از آنها ساطع می شود را با آب و تاب منتشر می کنند،اما نقد منتقدان دلسوز را منتشر نکرده و همواره سعی دارند آنها را کمرنگ کنند که هرگز نتوانسته و نمی توانند،زیرا قلم منتقدان مستقل و معتقد آنچنان پاک و تاثیر گذار است که توان آن را ندارند،اگر توان داشتند الان نسل منتقدان اصیل منقرض شده بود،اما همچنان هستند و تا نفس دارند صادقانه می گویند و می نویسند.استخدام چند قلم بمزد برای حمله به منتقدان توانا و دلسوز و زیر سوال بردن شان،کاری است کودکانه و احمقانه که فقط به عقل ناقص ابلهان رسیده و می رسد!
منتقدان مستقل و با دانش که عرض و طول جیب شان محدود است و مناسب اندازه پول حلال دوخته شده،هرگز از کسی یا سازمانی،نه روی میزی گرفته اند و نه زیر میزی که یا مهر سکوت بر لب و قفل توقف بر قلم بزنند و یا زبانم لال خود و قلم شان را فروخته و مجیز این و آن را
بنویسند و بگویند.
چرا سایت وزارت ارشاد،سازمان سینمایی و دیگر ادارات تابعه، حاضر نیستند نقد منتقدان کارکشته و دلسوز را منتشر کنند؟مگر همه آنها دم از انتقاد پذیری نمی زنند؟معنی نقد و منتقد گویا برای شان متفاوت است، تفسیر به رای کرده و می کنند. آنها هر منتقدی که سبیلش چرب شد و مجیزشان را گفت و بادمجان دور قاب شان چید،دوست دانسته و با آنان دوستی می کنند،اما چون منتقدان با دانش و دلسوز عملکردشان را کالبد شکافی کرده و مو را از ماست بیرون می کشند، آنان را دشمن خونی دانسته و دشمنی می کنند!
چندی پیش بود که مطلبی در ستایش حسین انتظامی در سایت سازمان سینمایی منتشر شد که بسیار آزار دهنده بود.نشر این مطلب بیش از پیش ثابت کرد که مجیز گویی بیشتر به مذاق مدیران خوش می آید تا حقیقت نویسی!
آقای وزیر و مدیران زیر دست،وقتی اعتقاد به نقد و انتقاد ندارید،بیهوده شعار نقد پذیری ندهید!چون اهالی رسانه و همگان،حتی مردم عادی کوچه و بازار، به خوبی فرق شعار دروغ با ادعای درست را از هم تمیز داده و می دهند.
@nasrodinmolla