آرت کافه-سیدرضااورنگ:خنده از مواهبی است که انسان از آن برخوردار است. اگر خندهای وجود نداشت، شاید زندگیها به گونهای دیگر رقم میخورد، همان گونه که اگر گریه نبود، دنیا رنگ دیگری میگرفت. خنده و گریه هر چند در ظاهر متفاوت هستند، اما ریشه هر دو به احساسات آدمی بر میگردد، یعنی از یک منشأ سرچشمه میگیرند. گاهی خنده و گریه جایشان را با هم عوض میکنند. بارها اتفاق افتاده کسی از شدت خوشحالی بگرید و شخص دیگری از شدت ناراحتی بخندد.
گریه، هرگاه لازم باشد میآید، اما سررشته خنده اکثر اوقات دست بشر است و تا حدودی قابل کنترل. برای همین خنده دارای نامهای خاصی است، از نوشخند گرفته تا نیشخند! خنده و گریه اگر بیموقع و بیدلیل بروز کنند، فورا به صاحب گریه و یا خنده انگ دیوانگی میزنند. از آنجا که بشر برای پیشرفت کار خود از هر وسیلهای استفاده میکند، گریه و خنده نیز از حربههای کارساز برای نرم کردن دل و ذهن مردم است.
بارها دیده و شنیدهاید که برخی، بعضی دیگر را با گریه یا خنده خام کرده تا به منظوری که مورد نظرشان است برسند. مسوولان دولتی و غیردولتی نیز، هر از گاهی یا هرگاهی از این حربهها، به ویژه خنده برای به دست آوردن دل مردم و تحمیل طرحی که مورد نظرشان است استفاده میکنند. مردم نیز به این مهم اشراف کامل پیدا کردهاند. برای همین هر زمان که مسوولی لبخند به لب در قاب تلویزیون یا پشت تریبون حاضر شود، همه میگویند باز میخواهند چیز یا چیزهایی را گران کنند، عجب اینکه همین اتفاق نیز میافتد! مسوولان دولت نیز بارها گفتهاند که میخواهیم مردم بشاش باشند و لبخند به لب، اما عدهای نمیگذارند! چرا نمیگذارید مردم را شاد و خندان کنند!
همین چندی پیش بود که با شنیدن شایعه بالا رفتن غیرقابل باور قیمت بنزین، راننده مسافرکشی آن قدر خندید که خود و ماشینش را به تیمارستان تحویل دادند! شوفر دیگری از شدت قهقهه خود را خیس کرد که البته این یکی به خیر گذشت! مسافرکش دیگری که با یک پیکان قراضه و زهوار در رفته، به جا به جایی مسافر و کسب درآمد مشغول بود، با شنیدن این خبر، آنچنان به خنده افتاد که بند دلش پاره و به دیار باقی شتافت! خدا کند در آنجا قیمت بنزین و دیگر قیمت ها این گونه با شیب ملایم بالا نرود، اگر بالا رود مجبور است تا حشر یکریز بخندد، چون دنیای دیگری وجود ندارد که به آنجا حلول کند!
یکی از موارد مهم دیگری که باعث خنده خاص و عام می شود،طرح ریزی و اجرای طرح های دولتی بی سرانجام و مضحک است.در اندک زمانی آنچنان فاجعه می آفرینند که مسوولان دولتی در کسری از ثانیه آنها را لغو می کنند،به گونه ای که انگار اصلا وجود نداشته اند!
اهالی سینما نیز از خنده های گاه و بی گاه بی نصیب نمانده و نمی مانند.مدام توسط سازمان سینمایی و مشاوران با دانش آن!طرح هایی یک شبه برنامه ریزی و اجرا می شوند که به خاطر ایجاد خنده و شادی بسیار،باعث خسارت لباسی سینماگرها،منتقدان و علاقه مندان هنر هفتم و رونق بوتیک داران بی انصاف شده!یکی از این طرح های بسیار شاد و مفرح،ابلاغ آیین نامه سنی اکران فیلم های ایرانی بود که از شدت خنده اشک خیلی ها را درآورد،به طوری که اجرای آن زود متوقف شد!
شفاف سازی ها نیز موجبات خنده را فراهم کرده و می کند.طرح دیگری که بسیاری را لبخند به لب کرده،به خصوص خبره های سینما را،یکپارچه سازی تهیه کنندگان ایران و انتشار نظام نامه تهیه کنندگی است!خدا به خیر بگذراند با این اپیدمی خنده!
مردم در کوچه و خیابان نیزدائم در حال خندیدن هستند. به قیمت میوه نگاه میکنند، از خنده ریسه میروند، قیمت خانه بند دلشان را پاره میکند، با دیدن نرخ ماشین دهانشان از خنده گشادتر از پیش میشود. بهای خورد و خوراک که تاکنون بسیاری را راهی بیمارستان و تیمارستان کرده است!
مسوولان میخواهند شما همیشه خندان باشید. برای همین قیمتها را مدام با شیب ملایم بالا میبرند تا همواره در عالم قهقهه به سر ببرید! پس چوب لای چرخ دولت مگذارید، بگذارید مردم را بخندانند! از قدیم هم گفتهاند: خنده بر هر درد بیدرمان دواست!
حالا که گرانی کمر همه را شکسته و به دردی بیدرمان تبدیل شده، طرح های آنچنانی که کشور را به دردسر انداخته و مال مردم خوری های دولتی و غیر دولتی که خون همه را در شیشه کرده،تنها دوای موثر خندیدن است، پس همه بخندید و بخندانید!