به گزارش آرت کافه، در ابتدای این نشست منوچهر شاهسواری گفت: برای ورود به موضوع نشست ابتدا باید دید دولت چیست و با چه رویکری به آن نگاه می کنند؟ دیدگاهی در کشور ما وجود دارد مبنی بر اینکه هیچ دولتی را از خودمان نمی دانیم، بنابراین با این دیدگاه می توان گفت روحیه ضد دولتی به شکل کلاسیک و تاریخی در ما وجود دارد.
وی ادامه داد: ما معمولا دولت را مزاحم فرض می کنیم و آن را مانع پیشرفت مان می دانیم. حال سوال این است که آیا این فرض از یک واقعیت می آید و یا از یک ذهن؟ تجربه می گوید درصدی از این ماجرا برگرفته از ذهنیت تاریخی ماست، اما بخشی هم این است که رفتار برخی دولت ها این مسئله را تشدید می کند .در ذات دولت تمایلی وجود دارد که دائم دایره اختیارات و تصمیماتش را وسیع کند و هیچ دولتی علاقه مند به واگذاری حقوقش نیست.
مدیرعامل خانه سینما بیان کرد: درواقع انگار مجموعه ای از حقوق ناشی از انقلاب و انتخابات در اختیار دولت قرار گرفته و تصور می کند مالک ازلی و ابدی است و فقط گاهی لطف می کند چیزهایی را واگذار می کند که با این دیدگاه باید مقابله جدی شود.
شاهسواری ادامه داد: ما به عنوان فیلمساز نسبت به تاریخ و مردم و سرزمین مسوولیت و تکالیفی داریم و اگر کم کاری کنیم صدمات جبران ناپذیری به کل کشور و تاریخ می زنیم. اینکه دولت در نظام سیاسی ما نسبت به سینما مسوولیتی احساس می کند موضوع مهمی است که نیاز به بحث دارد.
وی خاطرنشان کرد: دولت از لحظه ای که سینمای ایران شکل گرفته نسبت به آن بدبین بوده است و معتقد بودند سینما وسیله ای است که باید مواظب آن بود. در اولین یادداشت ها و آیین نامه ها که در حوزه ممیزی نوشته شده در حوزه سینما این بوده که اجازه دارید کجا و چگونه کار کنید . سنت اجازه گرفتن از دولت همچنان با فراز و نشیب و رفتار حُکمی اتفاق افتاده البته گاهی بین فیلمسازان و مدیران دولت در حوزه سینما افق مشترکی شکل می گیرد که در چنین حالتی می توان با آن مسیرهای سخت را طی کرد ،اما گاهی فیلمسازان و مدیران صاحب نقطه مشترک نیستند و مسیر را سخت طی می کنند.
این تهیه کننده سینما همچنین گفت: راز ماندگاری سینما این است که فیلم بسازیم، نمایش دهیم و مردم را به سینما بکشانیم. فیلم را برای آیندگان نمی سازیم و یا در خانه های مان آنها را نگهداری کنیم، بلکه آن را برای نمایش آنهم برای مردم می سازیم.
وی ادامه داد: باید توجه داشت هرجایی که رابطه ما با مردم مستقیم می شود این رابطه تکاملی است و هروقت مدیران دولت کنار فیلمسازها باشند به کامل شدن این اتفاق کمک می کنند.
شاهسواری یادآور شد: معمولا علاقه دولت ها (حداقل دولت های ۱۰ سال اخیر) در ایران این طور بوده که علاقه جدی دارند تا از همه رازهای مطلع باشند و خود را عقل کل فرض کنند.
شاهسواری با بیان اینکه زمین فرهنگ زمین پاکی است، گفت: هر وقت چیزی شکل و شمایل خوبی دارد حتما از یک بستر فرهنگی آمده است و زمانی که مبنا را اصالت فرهنگی بگذاریم همه اجزا زندگی مان عوض می شود.
وی ادامه داد: زمانی که از اصالت فرهنگی حرف می زنیم از فیلم های روشنفکری و کتاب های فرهنگی صحبت نمی کنم ،بلکه بدین معنی است که وقتی از کنار هم رد می شویم به هم طعنه نزنیم. اساسا ما قائل به حقوق خصوصی نیستیم و نسل جدید ما بیشتر به دنبال شئون فردی خود است. رابطه متقابل این است که برای هم حق قائل باشیم. بسیاری تصور می کنند باید با قانون و شیوه نامه کارهایشان را جلو ببرند ،اما جهان آینده شبیه نقاشی های مدرنی است که وقتی روی آن یک نقش می کشیم ممکن است مدتی بعد آن نقش وجود نداشته باشد.
حق آزادی بیان ، خلق اثر هنری و حق آموزش در زمره حقوق هنرمندان است
در ادامه علیرضا رضاداد نیز گفت: برای بحث درباره رابطه دولت و هنرمند و ریشه شناسی آن باید از حوزه های علمی جامعه شناسی و علوم سیاسی و حقوق کمک بگیریم تا بتوانیم یک چهارچوب نظری در این باره داشته باشیم و مفاهیمی مثل هنرمند وابسته و مستقل و ارزش گذاری در باره این مفاهیم را در آن چهارچوب نظری تحلیل کنیم .که وابسته به چه و مستقل از چه .
وی ادامه داد: وقتی باور ما به سمت دولت ستیزی باشد یک ارزشی برای این مفاهیم ایجاد می شود و وقتی به دولت برآمده از مردم و نماینده مردم باور داشته باشیم آن وقت نظام ارزشی ما گوناگون می شود و آن وقت است که تحلیل ما درباره اینکه یک هنرمند ارزشمند ما می گوید من افتخار می کنم که فیلمساز وابسته ام این وابستگی به مردم و حاکمیت برآمده از رای مردم افتخار آمیز می شود . سابقه تاریخی ما در ایران در کهن نمونه های تاریخی متاثر از نظام ارباب و رعیتی بوده که به مرور زمان شکل سیاسی نوین آن برای نمایش مردمی سازی در شکل مجلس سنا و شورا تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت .
مشاور ارشد سازمان سینمایی یادآور شد: این سابقه چند هزار ساله تاریخی با انقلاب اسلامی تغییر کرد و ما چهل سال است که تجربه جمهوریت داریم و در این تجربه تحلیل های ما از دولت فارغ از اینکه چه میزان به قواعد جمهوریت نزدیک شده ایم و اصول آن چه میزان در شئونات جامعه اجرایی شده کاملا با پیشینه ما و تلقی قبلی ما از دولت و رابطه آن با مردم و اقشار مختلف قاعدتا باید متفاوت باشد و البته این سابقه چهل ساله ما برای تنظیم همه روابط لازم در مقایسه با اروپا و آمریکا و سایر نظامهای سیاسی متکی به رای مردم هم سابقه کمی است و متاسفانه بحث ها و گفت و گوهای لازم در این زمینه کمتر شده و گاه به لحاظ همان سابقه و عادت تدریخی حاکمیت پادشاهی و ارباب رعیتی هنوزتحت نام و پرچم جمهوری هم از همان قواعد و شیوه ها استفاده می کینم. پیروزی انقلاب و تغییر نگاه و جایگزینی نظریه جمهوریت که با عنوان جمهوری اسلامی شناخته شد همه چارچوب های گذشته را تغییر داد و ما باید از نگاه و رای مردم همه چیز را ببینیم.
وی ادامه داد: در این نگاه وقتی هنرمند پر افتخاری از عنوان وابستگی استفاده می کند و به آن افتخار می کند طبیعی است که این وابستگی را یک جور شان می داند . همچنانکه آنکه خود را فیلمساز مستقل میداند در جستجوی همان شان از منظر و نگاه و خاستگاه نظری متفاوتی است .
این کارشناس فرهنگی با بیان اینکه داشتن بنیاد نظری ضروری است، گفت: اگر می خواهیم نظام ارزشی مان به سمتی برود که بگوییم هنرمند مستقل خوب است یا نه و رابطه دولت و هنرمند را تعریف کنیم باید بنیادهای نظری را بشناسیم و با آن آشنا باشیم. زیرا بنیادهای نظری کمک می کند تا مستقل ، وابسته بودن ، متعهد و بی تعهد و واژگانی از این قبیل را درست تعریف کنیم و چه دفاع کنیم و یا به آن حمله کنیم دارای پشتوانه نظری باشیم . نظریه پردازهای مختلف نیز دیدگاه های مختلفی دارند.
رضاداد خاطرنشان کرد: ما در نسبت حاکمیت و مردم دیدگاه های مختلفی داریم و به واسطه این دیدگاه ها حقوق مردم و وظایف دولت امکان پذیر شده اند. در نظام های جمهوری دولت ها نهاد تشکیل دهنده اداره کشور هستند که با رای مردم سرکار می آیند و دو وظیفه دارند که اصلی ترین وظیفه آنها نسبت به شهروندان است و آن هم حفظ و تادیه حقوقی است که شهروندان دارند بنابراین می توان گفت مردم حقوقی دارند و دولت ها نسبت به مردم وظایفی دارند.
وی با بیان اینکه آنچه این رابطه را تنظیم و تعریف می کند قانون است گفت: بر اساس همین مجموعه قانون ها، دولت ها موظف می شود تا یک سری تکالیف را انجام دهند و رابطه بین مردم با مردم هم تعریف می شود و دولت حافظ و نگهبان این رابطه به عنوان وظیفه دوم است . یک قانون حافظ و ضامن تامین آزادی بیان و خلق اثر هنری توسط هنرمند است و قانون دیگر حافظ حقوق مردم در خصوص دسترسی به اثر خلق شده و حدود و ثغور آن است. اصلی ترین قانون هرجامعه ای هم که مردم به آن رای داده اند و میثاق نامه مردم با یکدیگر و با دولت است قانون اساسی است. در قانون اساسی آمده که شهروندان حق انتخاب شغل دارند و هنرمندان از این زاویه است که می گویند به من حق انتخاب شغل داده شده است و آموزش و ارتقای دانش و زیست برتر از جمله حق های دیگری است که شهروندان دارند .
دبیر جشنواره کودک و نوجوان یادآور شد: حق آزادی بیان ، خلق اثر هنری و حق آموزش همه در زمره حقوق هنرمندان است. دولت وظیفه دارد زمینه های لازم برای نشر آثار هنری و همچنین زمینه های مناسب برای هنرمندان را فراهم کند تا آنچه در ذهن دارد را خلق کنند.
وی ادامه داد: حقوق متعلق به شهروندان است و هنرمندان بخشی از شهروندان هستند که دولت در قبال آنها تکالیفی دارند.
رضاداد خاطرنشان کرد: اگر شرایط فعلی طوری است که بخشی از حقوق هنرمندان ادا نمی شود ریشه اصلی را باید در مناسبات دیگر جستجو کرد. از اینجا و با این بنیاد نظری می توانیم وارد بخش دیگری از این سوال شویم که دولت می تواند و باید از این ظرفیت جامعه برای حل مشکلات مردم استفاده کند که جواب آن مثبت است و این هم یکی از وظایف دولت است .
وی ادامه داد: دولت ها موظف به رفع همه نیاز های مردم به وسیله فعالیت خود مردمند وسئوال اینجاست که دولت ها چگونه به رفع این نیاز ها و اولویت های خود دسترسی پیدا می کنند؟ یکی از وظایف دولت ارتقای بینش جامعه برای زندگی بهتر است. اینجاست که ما نیازمند ساختارهایی هستیم که در هر کشوری هم به گونه مختلفی است که بتواند اولویت ها و نیازهای مردم را به دغدغه هنرمند تبدیل کند . این امر در کشور ما با ساز و کار مدیریت فرهنگی اتفاق می افتد و مشکل از اینجا آغاز می شود که این مدیریت چون ناکارآمد است به حقوق هنرمند دست اندازی می کند . برای او تعیین تکلیف می کند . روش های او فراتر از قانون می شود و امر و نهی جای بستر سازی می نشیند .
رضاداد یادآور شد: آنچه رابطه بین هنر مند و فیلمساز با دولت را تهدید و تحدید می کند قواعد و قوانین بالادستی ما نیستند فقدان کار آمدی این بخش از مدیریت است .البته در زمانهای مختلف بسته به میزان اعتماد متقابل جامعه و دولت می توانیم آثار مثبت و منفی دولت ستیزی و دولت پذیری فیلمسازان را ارزیابی کنیم .البته بخشی از این اتفاق بدون نیاز به فرآیند دیگری براساس دریافت خود هنرمند از نیاز جامعه و بر بستر زیر ساختهایی که دولت فراهم کرده اتفاق می افتد و تامین می شود.
وی ادامه داد:بخشی از مشکلات امروز میان فیلمساز و دولت به عملکرد دولت یا انتظار فیلمساز بر نمی گردد ، بلکه به دلایل گوناگون سیاسی اجتماعی امروز پژوهشگران و مدیران عالی کشور می گویند اعتماد متقابل میان دولت و جامعه تضعیف شده و آسیب دیده و بخشی از مشکلات ناشی از این آسیب است . همچنین اگر آسیب هایی را در جامعه داریم و می بینیم کارکردهای فرهنگی به درستی اتفاق نمی افتد باید در حوزه مدیریت فرهنگی آنرا جستجو کنیم.
رضاداد در ادامه گفت: امروز باورهای مان نسبت به قوانین و کنش های دولت و جامعه تغییر کرده و اعتماد متقابل بین مردم و دولت در گذشته (اوایل انقلاب ) بیشتر بوده است. دولت هم در حوزه رابطه خود با جامعه فرهنگی و هنری نتوانسته بخشی از وظایفش را به درستی خصوصا در حوزه های اقتصادی و معیشتی به سرانجام برساند و این فقط مخصوص فیلمساز هم نیست ،بلکه از تادیه بخشی از حقوق شهروندی و حقوق دیگری از مردم نظیر مسکن هم به خوبی برنیامده است.
وی ادامه داد: ما در اینجا با یک اصطلاح جدید در رابطه دولت و فیلمساز روبرو می شویم که دیگر حقوق و تعهد نیست، بلکه عنوان آن فرصت است و این آن چیزی است که برخی از دولت ها و کشور ها از آن استفاده بهتری کرده اند یا لا اقل گمان می شود استفاده بهتری کرده اند و اگر آن را قبول داریم باید ببینیم از چه شیوه هایی استفاده می کنند و چگونه این فرصت سازیها را می کنند .
وی ادامه داد: دولت بدون دستور دادن می تواند از فرصت ها بهره برداری کند تا بخشی از خواسته های جامعه از طریق جامعه هنری برآورده شود. البته باید دید که دولت ها درچه شرایطی می توانند از این خلق اثر توسط هنرمندان برای رفع نیازهای مخاطب استفاده کنند. مثلا برخی از سیاسیون از واکنش هالیوود در خصوص سیاست خارجی آمریکا مثال می زنند . فارغ از صحت و سقم و میزان درستی یا نادرستی این نوع بهره برداری که گاه با تحمیق مخاطب همراه است باید نمونه ها و روش ها را مطالعه کنیم .اینها همان مطالبی است که باید در بحث فرصت های دولت برای مشارکت دهی فیلمسازان در حل مشکلات جامعه و راهکارها به گفتگو بنشینیم .
در این نشست احمد ضابطی جهرمی دبیر جایزه پژوهش سینمایی و خسرو دهقان عضو شورای سیاستگذاری نیز حضور داشتند.
دومین دوره جایزه پژوهش سینمایی به دبیری احمد ضابطی جهرمی همزمان با هفته پژوهش در آذرماه برگزار می شود.