آرت کافه-سیدرضااورنگ:بیشتر برنامه های محبوب و پر طرفدار تلویزیونی در سراسر جهان،مدیون مجریان توانمند و کاربلد هستند،زیرا اگر این هنرمندان خوشرفتار و خوش کلام نبودند،بیننده ای هم وجود نداشت تا پای گیرنده ها بنشیند.
بسیاری هنر اجرا را سخت تر از بازیگری دانسته اند،برای همین است که هرکسی نمی تواند وارد این عرصه مشکل شده و به موفقیت برسد.
در کشورهای صاحب تلویزیون که همه چیز حساب شده و با برنامه است،هر کسی را به عنوان مجری مقابل دوربین قرار نمی دهند.فردی که می خواهد وارد این حیطه حساس شود،باید دانش و توانایی لازم را داشته باشد.مخاطبان اجرای مجری ها را به دقت زیر نظر دارند و هرگونه خطایی را رصد می کنند.
اگر کسی خوش سیما باشد،اما با ادب و فرهنگ رسانه آشنا نباشد،در این عرصه راه به جایی نخواهد برد.
مخاطبان، برنامه را در آینه اجرا به تماشا می نشینند،اگر برنامه ای بسیار هم حرفه ای تولید شده باشد،اما مجری مودب و با دانشی نداشته باشد،فاتحه آن از همان اولین برنامه خوانده شده است.
پیش از انقلاب اسلامی در تلویزیون ایران،هنر اجرا بسیار جدی گرفته می شد و هر کس که علاقه مند به فعالیت در این حرفه بود،باید آزمون های سخت و آموزش های طاقت فرسا را تحت نظر استادان این حرفه از سر می گذراند تا او را بپذیرند.وقتی هم که پذیرفته شد،به مرور به او اجازه فعالیت مقابل دوربین می دادند تا تجربه کسب کند.زمانی که یک مجری تمام توانایی ها را به دست می آورد و جلب اعتماد می کرد،مدیران مربوطه اجازه می دادند برنامه زنده اجرا کند.از بوته همین سختگیری ها بود که مجریان توانمند و با دانشی مانند استاد اسماعیل میرفخرایی سربلند بیرون آمده و سرآمد دوران شدند.
متاسفانه بعد از انقلاب به امر مهم آموزش مجریان توجه نشد.دروازه ها گشوده شد و صدا و سیما پذیرای جمعی به عنوان مجری شد که حداقل شرایط اجرا را نیز نداشتند.
حاشیه هایی که در این چند سال،به ویژه اخیرا مجری ها در تلویزیون به وجود آورده اند،نتیجه همین درهای باز است.بسیاری از این به اصطلاح مجریان،کوچک ترین دوره آموزشی را نیز از سر نگذرانده اند،چه رسد به آموزش های سخت و نفسگیر.
اگر صداوسیما استادی مانند اسماعیل میرفخرایی را مسوول انتخاب و آموزش متقاضیان مجری گری می کرد،هرکسی جرات نمی کرد وارد این عرصه شود.
ضعف اجرا، بی دانشی، بی ادبی، بدرفتاری، آشنا نبودن با فن بیان، غرور کاذب، عدم شناخت مخاطب، توهین به مهمانان ، بینندگان و چندین و چند مورد دیگر،دست گل هایی است که مجریان سوگلی تلویزیون به آب داده و می دهند.
مدیران ناتوان و کم توان در صداوسیما، به دلیل سوار نبودن بر کار و نداشتن مدیریت، عرصه خالی را در اختیار نامجری ها گذاشته اند تا در آن به دلخواه تاخت و تاز کرده و مخاطبان را به ستوه بیاورند که آورده اند.
آن قدر کار بی حساب و کتاب شده است که یک بازیکن معمولی فوتبال را نیز با سلام و صلوات به جمع مجریان راه داده و عرصه را در اختیارش قرار داده اند تا بتازد!این چه معنایی می دهد؟علی انصاریان در مکالمه روزمره خود دچار مشکل عدیده است،چگونه می تواند به عنوان مجری مقابل دوربین تلویزیون دولتی بنشیند؟
واقعا مدیران تلویزیون و مدیر شبکه مربوطه با چه تفکری چنین تصمیمی گرفته اند؟این توهین مستقیم به مخاطبان شریف است.
خنده دار اینجاست که مسوولان این شبکه اعلام کرده اند،علی انصاریان به آنان قول و تعهد داده مراقب رفتار و گفتار خود باشد!
این نشان دهنده این است که مدیران می دانند این فرد شایسته اجرا نیست،اما باز به او مجوز داده اند!یعنی هرکس تعهد داد بچه خوبی باشد،توانایی اجرای برنامه پیدا می کند؟!اگر چنین بشود،معجزه ای استه که فقط در تلویزیون ایران می تواند اتفاق بیفتد!
این عمل توهین به تمام مجریان جهان و مخاطبان است،مدیر این شبکه باید،هم اشتباه خود را جبران کرده و هم از مردم عذر خواهی کند.قرار است هرکس وانت وانت با خود اسپانسر آورد،اختیار دار تلویزیون شود؟!یعنی در صداوسیمای امروز، پول هدفی است که هر وسیله ای را توجیه می کند؟!هنر اجرا خم رنگرزی نیست که دست در آن کرد و مجری بیرون آورد!
رییس صداوسیما و مدیران بالادست،اگر هرچه سریع تر اقدامی نکنند و مقابل این کجرفتاری ها نایستند،روزی برسد که دیگر سنگ روی سنگ بند نشود.