بعدی
like

شمشیرهای آخته!

‏. ‏(‏۲۷-‏دی-‏۱۳۹۸)

امروز جامعه به گونه ای شده که همه نسبت به همه چیز جبهه گرفته و علم مخالفت در دست گرفته و می چرخانند.گویا منطق از وجود آدمیان،به خصوص آنانی که خود را تافته ای جدا بافته دانسته و انگ روشنفکر را بر جبین دارند کوچ کرده است!

آرت کافه-سیدرضااورنگ:اصطلاح «شمشیرها را از رو بستن» از مدت‌ها پیش فکر مرا به خود مشغول کرده بود. با اینکه معنایش را می‌دانستم، اما تصویر کردنش برایم مشکل بود. همیشه فکر می‌کردم با توجه به اینکه انسان دارای قدرت تعقل است، چرا نباید از این نعمت استفاده کند و دست به شمشیر و دیگر آلات حرب سرد و گرم و نرم ببرد. دعواهای گروه های مختلف و صنفی و غیرصنفی که در جامعه و به ویژه در عرصه هنر از جمله سینما و تئاتر به وجود آمده و با شدت و حدت تمام در جریان است، آینه‌ای شد تا معنای اصطلاح «شمشیرها را از رو بستن» را دیده و درک کنم! این افراد و گروه‌ها آنچنان به هم می‌تازند و شمشیر می‌کشند که گویی با یکدیگر پدرکشتگی ذاتی دارند. انگار از روز ازل این مأموریت و مسؤولیت را بردوش آنان گذاشته‌اند تا در این دنیا، تا آنجا که در توان دارند با شمشیرهای از رو بسته یکدیگر را لت و پار کنند. هیچ کدام لحظه‌ای درنگ نمی‌کنند تا ببینند اصلا برای چه روی هم شمشیر می‌کشند و چرا تن یکدیگر را مجروح می‌خواهند؟! شمشیرهای آخته تنها دشمنی‌ها را افزون می‌کند. افرادی که باید آموزگار جامعه باشند و آنان را به سوی خوبی‌ها سوق دهند، ناآموزگاری شده‌اند که جامعه را به سمت بدی هل می‌دهند. هنوز شمشیر سینمایی‌ها در غلاف نرفته که تئاتری‌ها شمشیر از نیام بیرون کشیده و در هوا می‌چرخانند. افرادی که خود را روشنفکر و تافته‌ای جدا بافته می‌دانند، به جای علم کردن پرچم‌های صلح، بیرق‌های جنگ برافراشته‌اند، آن هم جنگ با خودی! با این اوضاع چه کسی جرأت دارد شما را روشنفکر قلمداد کرده و از شما حرف شنوی داشته باشد؟ هنرمند واقعی هیچ گاه شمشیر کینه به کمر نمی‌بندد و زبان و قلمش به فحاشی و تهمت زنی آلوده نمی شود. مهر به دل می‌گیرد و پاکیزه می گوید و می نویسد. صاحبان شمشیرهای آخته بدون شک با انسانیت و هنر بیگانه‌اند و دشمن آن محسوب می‌شوند.
امروز جامعه به گونه ای شده که همه نسبت به همه چیز جبهه گرفته و علم مخالفت در دست گرفته و می چرخانند.گویا منطق از وجود آدمیان،به خصوص آنانی که خود را تافته ای جدا بافته دانسته و انگ روشنفکر را بر جبین دارند کوچ کرده است!کسانی که باید هادی جامعه باشند، آنان را به انحراف کشانده و به سوی نیستی سوق می دهند.هر کس که با آنان همفکر نباشد،دشمن جانی و ذاتی شان محسوب شده و با بی رحمانه ترین روش ها که مهم ترین شان ترور شخصیت است به جنگ آنان رفته و می روند.اگر حتی یکی از همفکران و همدستان شان نیز اشتباهی کرده و یکی از گفتارها و رفتارهای گروه رقیب را تایید کند،چنان به جانش می افتند که انگار نه انگار شخص مزبور از خودشان است!
از دست این جماعت روشنفکر نما که روی زمین انسانیت،به جای کاشتن نهال دوستی، بذر دشمنی می افکنند دلم سخت گرفته و راه نفس بند آمده است.
هرگز در مخیله ام نمی گنجید روزی را به چشم ببینم که مدعیان منطق و تحلیل و کسانی که مدام بیرق آزادگی و انسانیت را در دست می چرخاندند،بی منطقی، کینه، نفرت، دروغ، تزویر، ریا، دشمنی و خشونت را روی خودشان و مردم قی کرده و دامن جامعه را آلوده کنند!


یادداشت سیدرضااورنگ روشنفکر کینه  نفرت  دروغ  تزویر  ریا  دشمنی   خشونت

@nasrodinmolla